💠 مَحرم ِ وحی 🔹 در خطبه قاصعه یعنی خطبه 192 كه تقریباً مفصّل ‌ترین خطبه نهج‌ البلاغه است، حضرت امیر (سَلامُ الله عَلَیه) خود را که ذكر می ‌كند، می ‌فرماید من از دوران كودكی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) همراه بودم؛ رسول خدا را از همان دوران شیرخوارگی، فرشته بسیار عظیمی: «أَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلَائِكَتِه»، تأیید می ‌كرد «یسْلُكُ بِهِ طَرِیقَ الْمَكَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلاَقِ الْعَالَمِ لَیلَهُ وَ نَهَارَهُ»؛ من با پیامبر بودم، پیامبر هم با اعظمِ مَلَك الهی بود كه شبانه ‌روز در بود. «وَ لَقَدْ كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِیلِ أَثَرَ أُمِّهِ یرْفَعُ لِی فِی كُلِّ یوْمٍ مِنْ أَخْلاَقِهِ عَلَماً وَ یأْمُرُنِی بِالْاِقْتِدَاءِ بِهِ وَ لَقَدْ كَانَ یجَاوِرُ فِی كُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ»؛ هر ساله او به كوه حرا می ‌رفت و مانند اعتکاف مجاورت می ‌كرد اما «فَأَرَاهُ وَ لاَ یرَاهُ غَیرِی»؛ فقط من می ‌دیدم كه او در كوه حرا هر ساله معتكف می ‌شود. «وَ لَمْ یجْمَعْ بَیتٌ وَاحِدٌ یوْمَئِذٍ فِی الْإِسْلامِ غَیرَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم‏ وَ خَدِیجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا». 🔹 آن‌گاه فرمود: «أَرَی نُورَ الْوَحْی وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِیحَ النُّبُوَّةِ»؛ من نورِ وحی را می ‌دیدم، نور رسالت را می ‌دیدم و را استشمام می‌ كردم «وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیطَانِ حِینَ نَزَلَ الْوَحْی عَلَیهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم »؛ وقتی وحی نازل شد من نالهٴ شیطان را شنیدم، «فَقُلْتُ: یا رَسُولَ اللَّهِ مَا هذِهِ الرَّنَّةُ»؛ این اَنین و این ناله چیست؟ «فَقَالَ هذَا الشَّیطَانُ قَدْ أَیسَ مِنْ عِبَادَتِهِ»؛ این ناله یأس شیطان است، او فهمید که دیگر در این سرزمین عبادت نمی ‌شود، [یعنی] با نازل شدن وحی، بساط عبادت شیطان برچیده شد. 🔹 آن ‌گاه به من فرمود: «إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی إِلاَّ أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِی وَ لكِنَّكَ لَوَزِیرٌ وَ إِنَّكَ لَعَلَی خَیرٍ»؛ فرمود یا علی! هر چه را كه من می ‌شنوم تو می ‌شنوی، هر چه را كه من می ‌بینم تو می ‌بینی؛ ولی تو وزیر منی، تو نبی نیستی. نفرمود تو ولی نیستی، فرمود تو نبی نیستی، چون نبوّت، بین ولایت و رسالت است، بنابراین پشتوانهٴ اصلی این مقامات، همان است كه اینها دارند. 📚 سوره مبارکه حشر جلسه 7 🆔 @a_javadiamoli_esra