💠 شاگرد اخلاص 🔹 گرچه مفاخر ما در هر رشته ‌ای حرفی برای گفتن و شنیدن داشته و دارند، لکن علامه سید محمد حسین طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه‏) خصیصه ‌ای که دارد این است که او فرزند فرآورده ‌های عبادی و خلوصی خود است؛ بیش از آن مقداری که از اساتید استفاده کرده باشد، از درون خود جوشید. ▫️ مستحضر هستید که هم «علم الدراسه» را دین به رسمیت شناخته است که فرمود: «طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِیضَةٌ»[1] و هم «علم الوراثه» را که در اثر پیوند با معلِّم چنین علمی نصیب انسان می ‌شود. در «علم الوراثه» با وراثت ‌های مال فرق جوهری دارد؛ در ارث مال، تا مورِّث نمیرد چیزی به وارث نمی‌رسد، [اما] در ارث علم، تا وارث نمیرد چیزی به او نمی ‌رسد. اگر «مُوتُوا قَبْلَ‏ أَنْ تَمُوتُوا»،[2] «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا»،[3] «زِنُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا»،[4] مطرح شد، چنین انسانی که به بار یافت، از «علم الوراثه» سهمی می ‌برد. ▫️ مرحوم علامه طباطبایی بیش از آن مقداری که از کتاب و کتیبه استفاده کند، از آن «علم الوراثه» استفاده کرد، چون اساتید ایشان در تبریز و در تهران مشخص بود و در نجف هم مشخص بود. بعضی از مراجع نجف که هم دوره با ایشان بودند، چند بار به ما می ‌گفتند آنچه را که دارد، برای خود اوست؛ زیرا اساتید او را ما می ‌شناسیم، هرگز به این عظمت و جلال و شکوه نبودند. بنابراین مرحوم علامه این خصیصه را دارد که « مَنْ اِصْبَحَ لِلَّهِ اِرْبَعِینَ صَبَاحاً» یا «مَنْ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ‏ أَرْبَعِینَ‏ صَبَاحاً فَجَّرَ اللهُ ینَابِیعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِه‏»؛[5] او شاگرد اخلاص و نماز شب و توحید خود بود. این مطلب اول. 🔹 مطلب دوم: ره آوردهای نویی که ایشان داشت، گاهی به صورت تبیین وحی درآمد و گاهی به صورت تبیین عقل. عقل وحیانی آن است که بر اساس تجربه از یک سو و تجرید از سوی دیگر، بتواند به بارگاه وحی ‌شناسی بار یابد؛ وحی را بشناسد، ضروری بداند، نبوت عام و خاص را ثابت کند، ولایت را ثابت کند، امامت را ثابت کند، [البته] در ضمن اثبات توحید، با همه أسما و صفاتش؛ این عقل می‌ شود ! عقلی که هم تجربه حسّی را بها بدهد، هم نیمه تجربی مثل ریاضی را و هم تجریدی محض مثل کلام، بالاتر از آن فلسفه، بالاتر از آن عرفان نظری را بها بدهد، چنین عقلی می‌ تواند وحی را اثبات کند و وحی هم او را شکوفا کند که «وَ یثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ».[6] [1]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص30. [2]. بحارالانوار، ج69، ص59. [3]. وسائل الشیعه، ج 16، ص99. [4]. نهج البلاغه، خطبه89. [5]. ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، ج14، ص347. [6]. نهج البلاغه، خطبه1. 📚 پیام به سالگر علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) تاریخ: 1396/09/01 🆔 @a_javadiamoli_esra