بچه های مادر پهلو شکسته
شبقبلازشهادت بابک بود. یهماشینمهماتتحویلمنبود. منهمقسمتموشکیبودموهمنیرویآزادادوات. اونشبهواواقعاسردبود بابک اومدپیشمنگفت: " علیجانتویچادر جانیستمنبخوابم. پتوهمنیست" گفتم : توهمشازغافله عقبیبیاپیشخودم گفتم:بیااینپتو ؛اینمسوءیچ بروجلوماشینبخواب،منعقبمیخوابم ساعت3شبمنبلندشدمرفتمبیرون دیدمپتوروانداختهرودوشخودش دارهنمازمیخونه (وقتیمیگمساعت(۳)صبحیعنی خداشاهده اینقدرهواسردهنمیتونی ازپتوبیای بیرون!!) گفتم: بابک بااینکاراشهیدنمیشی پسر ..حرفی نزد😔 منمرفتمخوابیدم. صبحنیمساعتزودترازمنرفتخط وهمونروزشهیدشد💔 شهید بابک نوری