بچه های مادر پهلو شکسته
- داشت محوطه رو آب و جارو میکرد به زحمت جارو رو ازش گرفتم ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم اینجوری بدیهایِ درونم هم جارو میشن. کار هر روز صبحش بود کار هر روز یه فرمانده لشکر...
#شهید_محمد_ابراهیم_همت