تقدیم به مادر امام زمان علیه السلام حضرت نرجس خاتون(ملیکا) سلام الله علیها زمین آبستن غمهای بسیاری است فردا را خدا از نسل «شمعون» می دهد طفلی «یشوعا» را چه زیبا گوهری، ریحانه ی قصر است و روی او نهاده پادشاه رومیان نام ملیکا را کسی هرگز نمی داند که این شهزاده ی رومی دگرگون می کند با کودکش یک روز دنیا را زمین در لحظه ی عقدش به خود لرزیده این یعنی خدا با حکمتش رد می کند داماد آنها را دلش لبریز از غم هاست اما او نمی داند که پاسخ می دهد در خواب ایزد این معما را رسول مهربانی را شبی در خواب می بیند گرفته یازده خورشید با او گرد عیسی را امام عسکری(ع) داماد آن جمع است و می خواهد ملیکا پاسخ آری دهد اولاد زهرا(س) را از آن شب می شود دلبسته و با ندبه خوانی ها تمنا می کند هر لحظه ای دیدار مولا را شهادت می دهد در محضر صدیقه ی کبری(س) و در آغوش مریم(س) می پذیرد دین طاها را عزیز آسمان بودن کنیزی در زمین دارد و یوسف می برد از چاه و از قصری ملیکا را خریدار کنیزی بود «بشربن سلیمان» که به دنیا بعد از آن بخشید ماهی مجلس آرا را پس از آن عطر نرگس در جهان پیچید و عالم دید خدا دارد در این عالم فقط دست توانا را جهان در انتظار دیدن موعود عمرش رفت خدا پایان دهد ای کاش این شبهای یلدا را