13.11M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
کتاب جنگ تمام شد... نشد سهیل هم مثل بقیه بچه ها دلش می‌خواست به اردو بره. معلم قبلا از شهرک سینمایی دفاع مقدس براشون گفته بود اما پدر سهیل مخالف بود. سهیل نمی‌دونست چجوری پدرش رو راضی کنه. شروع به شستن کفش ها و موتور باباش کرد.. بلاخره پدرش رضایت داد. در اردو سهیل در یه ماشین دفترچه ای رو پیدا میکنه که توش قرآن هست و آخرش یه یادداشت، یادداشت مال رزمنده ای هست که در مورد بدهی هاش به افراد نوشته. سهیل با خواندن یادداشت ها، میخواد دین رزمنده رو ادا کنه....