🌙 گاهِ شب 🌙 اجازه هست باور نکنیم؟! 🔻 آیا مذاکرات ۲۲ ماهه ی منتهی به حصول برجام و امتیازات بسیار وسیع و گسترده، عجیب و غریب و بعضا ابدی که در این توافق به طرف مقابل واگذار و در قبال آن، امتیازات بسیار ناچیزی که دریافت شده است، تنها و تنها با هدف «منزوی نمودن آمریکا» صورت گرفته است؟ آیا براستی چنین بوده است؟ اگر چنین است، پس چرا و با چه مبنایی آقای وزیر خارجه در اثنای مذاکرات صریحا اعلام کردند که رسیدن به هر نوع توافقی، از عدم توافق بهتر است؟ آیا هر نوع توافقی قابلیت رسوا و منزوی نمودن آمریکا را دارد؟! وانگهی! برای منزوی کردن طرف مقابل چه نیاز و تعبدی به حصول توافق بود؟ آیا تیم مذاکره کننده نمی توانست کارشکنی ها و سنگ اندازی های طرف غربی را بر سر راه حصول توافق – با استفاده از ابزار رسانه و دیپلماسی عمومی - در بوق و کرنا کند و مسئولیت شکست و به نتیجه نرسیدن مذاکرات را به گردن آنان بیندازد؟ اگر چنین است، پس چرا مکررا نقض عهدهای آمریکا و سایر غربی ها را توجیه می کردند؟ مگر نه آنکه برای منزوی نمودن طرف مقابل لازم است که موارد نقض عهد او به طور مکرر به گوش ملل دنیا برسد و در مجامع و جلسات مختلف آن هم با صدایی واحد نه متناقض مطرح شود؟ اگر چنین است، پس چرا اکنون باز هم می خواهند در موضوع FATF نیز به آمریکا اعتماد کنند؟ حال که از منزوی شدن آمریکا سخن به میان می آورند، پس چرا باز هم در لفافه صحبت از امکان مذاکره ی مجدد با آمریکا می شود و مثلا خطاب به آمریکایی ها می گویند: «پلی که شکسته اید را احیا کنید»!؟ مگر به هدف ادعایی خود یعنی «منزوی کردن آمریکا» دست نیافته اند؟ پس با این حساب مذاکره ی مجدد چه معنا و مبنایی می تواند داشته باشد؟ با عرض تأسف باید گفت که آنچنان بوی صداقت و یکرنگی از این سخنان و رفتارها استشمام نمی شود. اگر آقایان واقعا به نیت منزوی کردن آمریکا پای میز مذاکره رفتند، پس قاعدتا باید او را «دشمن» خود قلمداد می کردند (زیرا دشمن را باید منزوی کرد نه دوست را). اما چرا به جای تلاش جهت منزوی نمودن آمریکا، او را این همه بزک کردند؟ چرا او را «کدخدا» و «مؤدب» خواندند؟ چرا در میانه ی مذاکرات دست ایران را با خالی اعلام کردن خزانه، عدم وابستگی آرمان کشور به داشتن سانتریفیوژ، وابسته بودن آب آشامیدنی به نتیجه ی مذاکرات و ... خالی کردند؟ براستی هیچ عاقلی را می توان یافت که در مقابل دشمن خود اینگونه موضع بگیرد؟ اگر آمریکا را دشمن فرض کردند و به دنبال منزوی نمودن او بودند، پس چرا بندهای برجام را به گونه ای تنظیم نکردند که به مجرد هر نقض عهد، آبروی نداشته ی او بر زمین بریزد؟ این در حالی است که در برجام، هر جا که آمریکا تعهدی داده است، راهی را برای فرار از عملی کردن آن در نظر گرفته و تعبیه نموده است؛ به طوری که هر غلطی که از او سر زد نه تنها نقض برجام محسوب نمی شود، بلکه به جای آن، کوچکترین حرکت/واکنش ایران نقض برجام بشمار می آید! این طور که از متن برجام به نظر می رسد، غربی ها این توافق را اساسا به گونه ای تنظیم نموده اند که به منزوی شدن و به گوشه ی رینگ رفتن «ایران» منجر گردد، نه «آمریکا»! براستی اگر آقایان توانسته اند آمریکا را منزوی نمایند، پس چرا اکنون علی رغم خروج رسمی، علنی و کابویی وار این کشور از برجام و سرکار نهاده شدن عالیجنابان توسط اروپا، با استناد به بند ۳۶ این توافق، همه ی تعهدات را ملغی نمی کنند؟ چرا کماکان به دنبال آن هستند که از هر راه ممکن (حتی به قیمت مخدوش نمودن عزت و منافع ملی) پیکر بی جان و چاک چاک برجام را حفظ کنند؛ آن هم توسط اروپایی های «پیکان» صفت! به اعتقاد آقای روحانی، پیکان کجا و بنز کجا! حقیقت آن است که اولا ایالات متحده پیش از برجام نیز منزوی بود (چه در بین ملت ها و چه در بین حاکمیت های دنیا) که نشانه ی آن نیز عدم اعتنای اکثریت غالب کشورهای دنیا به قطعنامه های ۶ گانه شورای امنیت می باشد. ثانیا اگر هم آمریکا منزوی گشته است، این موضوع هیچ ارتباطی به اقدامات حضرات ندارد. این آقایان با اقداماتشان، الگو بودن ایران را در بین ملت های مسلمان و آزاده ی دنیا در خطر زوال و ج.ا.ایران را در مظان اتهام تذبذب و در معرض انزوا قرار دادند. یک کشور و حاکمیت زمانی که از «عزت» برخوردار نباشد و انگیزه ای هم برای کسب و دفاع از آن نداشته باشد، کسی او را جدی نمی گیرد و طبعا منزوی می شود. 🎯 اینکه می بینیم که غربی ها - و ایضا غربگرایان – منزوی گشته اند، حاصل سعه ی صدر نظام اسلامی و نیز اجازه ی حکیمانه ی رهبری نسبت به اجرایی شدن این توافق سراپا نقص بود. حال که غربگرایان نیز همانند آمریکا در بین مردم بی آبرو و بی اعتبار شده اند، این دستاورد عظیم نظام؛ یعنی «منزوی شدن آمریکا» را به پای خود می نویسند و به خود نسبت می دهند تا در جرگه ی منزوی شدگان جای نگیرند و بتوانند از پاسخگویی بگریزند. @abarshagerd ✍️