⛅️ گاهِ صبح ⛅️
آیا آمریکاییها «احمق» هستند؟
🔘 حقیقت آن است که اگر آمریکاییها احمق نبودند، برای بقای سلطهی خود بر ایران، به جای حمایت شدید و بیپایان از محمدرضا پهلوی، افرادی نظیر «ابوالحسن ابتهاج» را به قدرت میرساندند.
ابتهاج جزو معدود رجال توانمند، صاحبنظر و دارای شخصیت در دوران پهلوی بود که در طول سالهای ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۷ در سِمَت «ریاست سازمان برنامه و بودجه» اشتغال داشت.
گرچه در وابستگی و تمایل نامبرده به غرب و آمریکا جای هیچ تردیدی وجود ندارد، اما مخالفتها و صراحتهای او در قبال بعضی از طرحهای استعماری و استثماری آمریکا در ایران، عاقبت موجب عزل وی از این سمت و حبس گردید.
💥 نکتهی بسیار جالب توجه آنکه مخالفتها و انتقادات ابتهاج و بعضی دیگر از کارشناسان، عمدتا ناشی از دلسوزی برای خودِ آمریکاییها بود؛ چراکه این قبیل اَعمال زورگویانهی آمریکا را در راستای منافع درازمدت واشنگتن تشخیص نمیدادند. آنان به سبب شناخت نسبیای که از مردم ایران داشتند، به آمریکاییها تذکر میدادند که در پیش گرفتن برخی سیاستها، عاقبت باعث انفجار و قیام ملت علیه نظام دستنشاندهی پهلوی خواهد شد و بساط تسلط آمریکا بر ایران را برای همیشه برخواهد چید.
توجه مخاطبان مکرم را به سه فراز مهم از کتاب خاطرات ابوالحسن ابتهاج جلب میکنم:
⏪ «در زمستان ۱۳۴۱ وقتي از زندان بيرون آمدم چند نفر از اعضاي سفارت آمريكا در تهران از من درخواست ملاقات كردند... صورت جلسه اين ملاقات بعدا بصورت گزارش به وزارت خارجه ارسال شد كه در اينجا قسمتي از آن درج ميگردد. - به وزارت خارجه - از سفارت آمريكا در تهران - تاريخ : ۱۹ ژانويه ۱۹۶۳ - موضوع: اظهارات ابتهاج در مورد اصلاحات ارضي و توسعه اقتصادي- در تاريخ دهم ژانويه ابوالحسن ابتهاج، طي ملاقاتي با چند تن از مقامات سفارت آمريكا در تهران اظهار داشت كه به نظر او ايران بطور يقين در آينده نزديكي با يك بحران شديد سياسي- اقتصادي روبرو خواهد شد، چون دولت بجاي اين كه درآمد نفت را صرف برنامه عمراني بكند به تشويق دولت آمريكا قسمت عمده درآمد نفت را به مصرف خريد اسلحههايي ميرساند كه به آن احتياج ندارد.» (ص ۵۴۰)
⏪ «در ملاقات با او (راجراستيونز، معاون وزير خارجه انگليس) وضع ايران را تشريح كردم و گفتم شما و آمريكائيها با پشتيباني از روش حكومت ايران مرتكب گناه بزرگي ميشويد چون ميدانيد چه فسادي در ايران وجود دارد. ميدانيد كه مردم ناراضي هستند ولي حمايت شما است كه باعث ادامه اين وضع شده است و نتيجتاً تمام مردم ايران نسبت به انگليس و آمريكا بدبين شدهاند... استيونز در جواب من گفت درست است كه اوضاع و احوال ايران رضايتبخش به نظر نميآيد ولي بقول ما «شيطاني كه ميشناسيم از شيطاني كه نميشناسيم بهتر است». (ص ۵۲۷)
⏪ «آنگاه با شدت از نظر مستشاران نظامي آمريكا در ايران انتقاد كردم و گفتم هر سال هنگامي كه بودجه ارتش ايران براي سال بعد منتشر ميشود و من با افزيش هزينه مخالفت ميكنم و نظر خود را به شاه ابراز ميدارم شاه جواب ميدهد مقامات نظامي آمريكا در ايران حتي اين افزايش را هم كافي نميدانند. با عصبانيت گفتم محض رضاي خدا ترتيبي بدهيد كه اينگونه تناقضگويي بين مقامات مختلف آمريكا روي ندهد. اظهارات من بحدي با شدت و حرارت بيان ميشد كه خداداد فرمانفرمائيان بلافاصله به همسرم آذر تلفن كرد و گفت كار فلاني تمام است. شايد حق با او بود زيرا بفاصله چند روز انتقال اختيارات مديرعامل سازمان برنامه به نخستوزير... صورت گرفت.» (ص ۴۴۵)
🔴 اگر آمریکاییها به نظرات و توصیههای ابتهاج و دیگران توجه میکردند، بیشک سلطهی آنان بر ایران و عمر سلطنت پهلوی بیش از اینها ادامه میداشت، اما سنت خداوند بر این است که «طمع» دشمنان به کسب منافع حداکثری، کشیدن پردهای بر چشمان آنان را سبب میشود؛ پردهای که آنان را حتی از دیدن واقعیات نیز ناتوان کرده و محاسباتشان را وادی «حماقت» میکشاند؛ از همین رو بود که آمریکاییها مهرههای کاملا بیاراده و بیشخصیتی همانند محمدرضا را بر امثال ابتهاج ترجیح میدادند تا به خیال خود بدون ذرهای مقاومت و محدودیت، به منافع حداکثری خود در ایران دست یابند، اما عاقبت چیز دیگری شد.
#ابرشاگرد
@abarshagerd ✍️