🌙 شب‌نوشت 🌙 ✳️ ۴ مقطع و ۲ نتیجه قسمت اول: چهار مقطع مهم تاریخی ۱. در ماجرای فتنه‌ی سالار، امیرکبیر با قدرت برای سرکوبی آن وارد عمل شد و با وجود تلاش بسیار روس و انگلیس جهت برقراری صلح، وی نپذیرفت و کار خود را به سرانجام رسانید و فتنه را سرکوب کرد. ۲. زمانی که محمدشاه قاجار مصمم شد که پاسخ مناسبی به مزاحمت‌ها و آزارهای عثمانی بدهد، عثمانی آماده‌ی جنگ نبود و در صورت وقوع جنگ، ایران بر عثمانی غلبه می‌کرد و بدین واسطه قوی‌تر می‌شد. در اینجا انگلستان وساطت می‌کند و باعث می‌شود که طرفین به مذاکرات صلح روی آورند که منجر به معاهده‌ی ارزنةالروم دوم شد. ۳. در جریان مذاکرات انجام شده در کمیسیونی که ذیل معاهده‌ی ارزنةالروم دوم تشکیل شد، زمانی که امیرکبیر جزیره‌ی آبادان را هم به تصرف خود درآورد، اینجا روس و انگلیس - که به‌عنوان ناظر در مذاکرات حضور داشتند - وارد شده و معترض شدند، اما امیرکبیر مقاومت کرد و نپذیرفت و کار خود را پیش برد که نتیجه‌ی آن نیز حفظ جزیره‌ی آبادان برای ایران بود. ۴. در ماجرای انتزاع سیستان و بلوچستان که به موجب حکمیت اول و دوم گلداسمیت روی داد، با اینکه میان ایران و حکام افغانستان در سیستان و بلوچستان درگیری شکل گرفت و ایران از انگلستان به موجب معاهده‌ی صلح پاریس درخواست حکمیت کرد، اما با این حال انگلستان ورود نکرد و حل موضوع را به طرفین دعوا محول کرد. با مستحکم شدن پایه‌های قدرت امیر شیرعلی در افغانستان و در نتیجه تبعیت کامل وی از انگلستان، مجددا مزاحمت‌هایی برای ایران فراهم کرد و از انگلستان خواست که برای حل اختلاف مداخله کند که این بار بود که انگلستان حکمیت را پذیرفت. 📚 برگرفته از کتاب "تاریخ تحولات سیاسی ایران" (پایان قسمت اول) 📝 @abarshagerd