🌤 صبح‌نوشت 🌤 ✳️ ۴ مقطع و ۲ نتیجه قسمت دوم: دو نتیجه‌ی مهم ۱. قدرت‌های استعماری و استکباری - که بزرگ‌ترین برهم‌زنندگان صلح هستند - فقط زمانی تقاضای صلح می‌کنند (چه صلح خودشان با دیگری و چه صلح دو طرف دیگر با هم) که منافع‌شان ایجاب کند، نه آنکه حل دعوا و اختلافات برایشان واجد اهمیتی باشد. به‌عنوان مثال اگر واقعا انگلستان به‌دنبال استقرار صلح بین کشورهاست، پس چرا در چهارمین مقطع ذکر شده، در همان مرتبه‌ی اولی که ایران بر طبق معاهده‌ی صلح پاریس از انگلستان درخواست حکمیت داد ورود نکرد؟ علت عدم ورود انگلیس آن بود که متجاوزان به ایران(افغانستان) هنوز قدرت آنچنانی نیافته بودند، لذا قاعدتا حکمیت در این شرایط به نفع ایران به سرانجام می‌رسید و انگلیس نیز در این بین نمی‌توانست به هدف مهم و دیرین خود یعنی ایجاد حائل میان ایران و هند به‌واسطه‌ی جداسازی افغانستان از ایران نائل شود. لذا صبر پیشه نمود تا افغانستان در موضع قوی‌تری قرار گیرد تا در فرایند حکمیت، بتواند افغانستان را از ایران جدا کند. (البته انگلستان کمک‌هایی را جهت قوی‌تر شدن افغانستان در برابر ایران به افغانستان ارائه کرد). ۲. اگر ضعیف باشیم یا از خود ضعف نشان دهیم، به درخواست‌های ما هیچ‌گونه وقعی نمی‌نهند و اعتنایی نمی‌کنند، گرچه آن درخواست، درخواستی جهت استقرار صلح باشد. قدرت‌های استعماری زمانی حکمیت‌ها را می‌پذیرند که ما در موضع ضعف باشیم تا بدان واسطه بتوانند تا سرحدّ امکان از ما امتیاز بگیرند. اما اگر قوی باشیم، با التماس از ما خواهند خواست که صلح برقرار شود، تا با این صلح ظاهری بتوانند روند قوی‌تر شدن ما را متوقف کنند. 📝 @abarshagerd