از موج تا اوج خون وقتی بر زمین می‌ریزد،صاحبش اما به آسمان می رود و کارعیسوی می کند! رحمت و رضوان بر شهیدان رمضان، اصلانی و دارائی که یکی از برکات فوق‌العاده خونشان پرده‌برداری از چهره گمنام تعداد قابل‌توجهی از روحانیان جهادیِ پای کار مردمان بود. مدیر جهادی سازمان تبلیغات در مجمع جبهه روحانیت مردمی پیشنهاد کردتا برای خدا قوت گفتن به روحانیتی که غریبانه در حاشیه شهر پناه مردم اند، به زیارتشان برویم؛طرحی بانام «شهیداصلانی»؛ عجب طرحی! روز میلاد کریم آل الله، توفیق رفیق شد تا یکی از مردان الهی راکه بسیارعطر حسنی می داد، در منطقه مهرگان زیارت کنیم. کسی که به جرأت می توان گفت، داستان بسیاری از علمای مردم‌دار مکتب تشیع را داردزندگی می‌کند؛ حجت‌الاسلام فیض‌آبادی. منزلش به معنای واقعی کلمه موکبی بود که نور اربعین را به اطراف می تاباند و به راحتی می توانستی لبخند رضایت خدا را در آن ببینی! سفره سی روزه ماه مبارک و اطعام شصت روزه محرم وصفر برای مردم، اگر نامش «موکب» نیست، پس چیست؟ فیض‌آبادی فرمانده گمنامی بود که در سنگر منزل، بساط تعلیم و بصیرت و نشاط و مشاوره و مواسات را پهن کرده بود تا خرد و جوان و کلان در آن به آرامش برسند؛ و چه خوب همه را آرام کرده بود. او درمانی است شفابخش برای همه طلاب و روحانیتی که از درس وبحث و تکلیف خسته شده‌اند تا با دیدنش زنده شوند و زندگی ببخشند. امروز رفتیم تا شایدبا کلام و مقام، بدو روحیه دهیم؛ اما چندبرابر قوت گرفتیم هرچند در محضرش احساس حقارت کردیم. «از موج تا اوج» نام موکب اوست که مردمان را از موج همدلی به اوج بندگی می رساند. @babaei13300