یک روزی اهل مدینه دیدند که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مدینه نیستند، دلواپس شدند که آقا کجاست، هرچه گشتند حضرت را پیدا نکردند. یک نفر که جای پا را بلد بود، ردّ جای پای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را گرفت، متوجه شدند که حضرت به بیرون مدینه رفتهاند. رفتند و پیغمبر را پیدا کردند. دیدند که سلمان فارسی هم کنار پیامبر است. پرسیدند: «سلمان، تو کجا بودی؟ ما جای پای تو را ندیدیم!»
سلمان فارسی گفت: «من جای پا برای خودم اختیار نکردم. هر جا که پیغمبر پا میگذاشت، من هم همانجا پایم را میگذاشتم.»
* پ.ن: ولایتپذیری مثل سلمان قشنگه