نذر حضرت ثامن الحجج علیه السلام روضه مختصر چه کرده زهر که دیگر جگر نمانده برایش قفس چه کرده به او؟ بال و پر نمانده برایش عبا کشیده به سر، آرزوی دیگری انگار به غیرِ دیدن روی پسر، نمانده برایش شبیه مادر خود تکیه داده است به دیوار رمق نمانده، توانی دگر نمانده برایش مدینه پشت سرش خیس اشک می شد و می گفت: که هیچ چاره به غیر از سفر نمانده برایش ز راویان نشابور و اهل طوس بپرسید ز خیل خلق، چرا یک نفر نمانده برایش؟ حزین و تشنه نشسته به کنج حجره، به یادِ لبان خشک شهیدی که سر نمانده برایش به روضه نیز غریب است امام و در دل تاریخ بجز همین دو سه خط، مختصر نمانده برایش @abbasahmadi57