لطف دوست شاعرم احمد رفیعی وردنجانی به حقیر که در قالب طنز سروده ای مرتبط با تصویر فوق ارائه شده: یاد ایام یاد ایامی که بر سر مو فراوان داشتیم مثل بعضی شاعران زلفِ پریشان داشتیم چشمهای ما نهان در عینک دودی نبود چشمهایی در افق مجذوب و حیران داشتیم صورتِ ما اینچنین با این محاسن پرنبود حُسن های دیگری در رویِ تابان داشتیم نیست توی عکس البته ولی آن روزها هشت جیب از هشت جانب رویِ تُمبان داشتیم هفت جیب از هشت جیبش بود خالی ،در یکی بهر یک نوشابه خوردن،چند تومان داشتیم با سبیل نازکِ خود در خیال خامِ خویش جذبه یِ دخترکُشی مانندِ وَردان داشتیم رفته بودم دیدن خیام با شاسی بلند بار قبلی جای آن البته پیکان داشتیم شکر حق در طولِ عمر خویش با لطفِ خدا آنچه لازم بوده را در حد امکان داشتیم @abbasahmadi57