۶.۲ - اعتراض به يزيد و دفاع از اهلبيت
چون اسیران کربلا را با دستان بسته مقابل يزيد قرار دادند، سكينه، یزید را تهديد كرد و با شجاعت تمام به او گفت:
اى يزيد! دختران رسول خدا را به اسارت مىگيرى. «واللَّه ما رَأيْتُ أقسى قلباً مِنْ يزيدٍ ولا رأيتُ كافراً ولا مشركاً شراً منه ولا اجفى منه.» [۱۴] به خدا سوگند! هرگز كسى را سخت دلتر و كافرتر و جفا كارتر از يزيد نديدم.
۷ - در مدينه
چون سكينه به مدینه بازگشت در منزل پدر مظلومش، خانهاى كه امام سجاد هميشه در آن مىگريست و شب و روز نمىشناخت اقامت گزيد و فريادش لحظهاى قطع نگرديد. [۱۵]
او با زنان بنی هاشم لباس سياه پوشيد و مجلس عزا به پا كرد. [۱۶]
۸ - وفات حضرت سکینه
سرانجام، اين يادگار حادثه كربلا و بازمانده دوران تلخ اسارت در روز پنجم ربیع الاوّل سال ۱۱۷ه. ق در مدينه ديده از جهان فروبست. [۱۷]
دربارهى روز، سال و مدفن سكينه اقوال ديگرى نيز وجود دارد كه از ذكر آنها خوددارى مىكنيم. [۱۸]