🌹گفت: نیروی تفحص بودم... غروب نزدیک بود و ناامید شدیم... خیلی گشته بودیم... کنار استخوان‌ها چیزی نبود... نه پلاکی... نه کارتی... چیزی همراهش نبود... فقط می‌دانستیم ایرانی است... چون لباس فرم سپاه به تنش بود... چیزی شبیه دکمه پیراهن در جیبش نظرم را جلب کرد. خوب که دقت کردم، دیدم یک نگین عقیق است که انگار روش جمله‌ای حک شده. خاک و گل‌ها رو پاک کردم…. دیگر نیازی نبود دنبال پلاکش بگردیم… روی عقیق نوشته بود: “یا فاطمه الزهرا س" 🇵🇸کانال منِ او🇵🇸 https://eitaa.com/abbasiresalat