بچهها اهل سرزمین فطرتند، تو حاکمِ این سرزمینی
🍂آقا!
بچههایمان را مثل پیرها
بیحوصله کردهایم
حال جست و خیز را
از آنها گرفتهایم.
حوصلۀ تکان خوردن ندارند
مثل پیرها
نشستن و برخاستن
و دویدن و راه رفتن
برایشان سخت شده.
🍂لبخندهایشان مثل ما بزرگترها نمایشی است
خندههای از ته دلشان را
فقط میشود پای طنّازیهایی دید
که در قاب جادویی، تماشا میکنند.
🍂اگر با طنّازهای قاب جادویی
و آدمکهای بازیهای خیالی
روز و شب را سپری کنند
حوصلهشان سر نمیرود
اما این کودکهایی که ما پیرشان کرده ایم
حتی حوصلۀ همسالانشان را هم ندارند.
🍂آن کودکهایی که جسمشان پیر میشد را یادت هست؟
که گفتم تماشایشان
دلمان را به درد میآورد؟
اما این کودکهای پیر شده
نمیدانم چرا
دلمان را به درد نمیآورند.
ما دوست داریم پیری این کودکان را.
راحت نفس میکشیم
در کنار این پیرها
و خدا را شکر میکنیم
برای این پیری.
🍂تو از تماشای کودکهای پیر شده
دلت به درد میآید.
از این پیری متنفری
نفست در سینه حبس میشود
تو به درگاه خدا
دعا میکنی برای شفای این روحهای مچاله شده.
حالا چطور میشود
تو امام باشی و ما مأموم؟
🍂نشانۀ شفای این کودکهای پیر شده
بالا و پایین پریدن است.
بالا و پریدنهای این کودک
پیشانی تو را به نشانۀ شکر
روی خاک مینشاند.
چرا ما
با جست و خیزهای کودکان
فریاد گلایهمان به آسمان میرود؟
🍂آقا!
ما خودمان هم پیر شدهایم
زودتر از آن که گمانش را میکردیم.
ما پیرهایی هستیم که همه را پیر دوست دارند
حتی کودکهای معصوم را.
ما ماهر شدهایم در پیر کردن کودکان
آمدهایم پیش تو
اعتراف کنیم به جرممان.
ما را در کدام محکمه محاکمه خواهی کرد؟
🍂ما اگر بدیم
دلمان خوش است
که کودکانمان تو را دارند.
کاش میشد در همین کودکی
پیرِ عشقشان میکردی
و ما را فدایی این پیران عاشق!
#بازی_چه_محراب_خوبی_است_برای_عبادت
#بازی_بازوی_تربیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi