سال ۱۳۸۱ وقتی در پایه دوم حوزه مشغول تحصیل بودم با دوستان طلبه در حوزه علمیه قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع در محله چیذر تهران اردوی زیارتی به مشهد الرضا علیه السلام داشتیم هر وقت به مشهد سفر میکردم معمولا سعی میکردم در نماز جماعت به امامت عالم ربانی مروارید علم و عمل ولی خدا مرحوم رضوان الله علیه در مسجد مُلاحیدر که در مجاورت باب الجواد علیه السلام حرم مطهر رضوی و روبروی بازار سرشور و جنب ورودی بازار فرش فروشان هست شرکت کنم. در اون سفر یکی از رفقا زحمت کشیدند و از ایشان وقت ملاقاتی گرفتند با دوستان طلبه در منزل خدمت این ولی خدا رسیدیم، فرصت را غنیمت شمردیم و هرکسی سوالی مطرح میکرد، یکی از دوستان سوال کرد که آقا ما خیلی دوست داریم بخوانیم ولی بیدار نمیشویم و توفیق نداریم ایشان فرمودند چون نمیخواید! همه تعجب کردیم!! و بعد مثالی زدند و‌ گفتند اگر شخصی به شما بگوید در ساعت ۳ نیمه شب بیا به فلان مکان و فلان مقدار پول زیاد (مثلا ۵ میلیارد تومان) به تو میدهم و شما هم یقین داشته باشید که حتما میدهد آیا بیدار میشوید و میروید یانه؟؟ آیا اصلا شب را تا صبح میخوابید؟! حالا چرا برای این قرار مالی حتما بیدار میشوید و یا اصلا نمیخوابید؟؟ چون اراده و برای بیدار شدن و رفتن و انجام این کار دارید و واقعا میخواهید که بیدار شوید اما برای نماز شب خواندن همچین اراده ای وجود ندارد... بله عزیزان حالا نماز شب در این قضیه فقط ذکر یک نمونه بود، به طور کلی ما انجام خیلی از امورات شخصی و عبادی و اخلاقی و تحصیلی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و هنری و ورزشی و ترک یه سری گناهان و عادتهای بد رو قلبا دوست داریم ولی نمیخوایم و اراده جدی و قوی برای انجامش نداریم و متأسفانه بدون برنامه و بدون هدف و با تنبلی و بطالت زندگی می گذرانیم... بالاخره از یه جایی باید کنیم چون سرعت گذر عمر خیلی خیلی زیاده... 👈 سَری بزنید