الحمدلله والمنة چند ماهی هست که توفیق خدمت به آستان مقدس و نورانی ولی نعمت مون
#امام_رضا_جان علیه السلام در قسمت زائربر و صندلی چرخدار رو پیدا کردم
یک شب بعد از اتمام شیفت در حالی که داشتم به سمت اتاق تحویل صندلی چرخدار میرفتم تا ویلچرمو تحویل بدم و برگردم منزل صدایی از پشت سر توجه منو جلب کرد که میگفت ماشین برقی کجاست ویلچر کجاست؟!
وقتی برگشتم با یک زوج جوان
#روشن_دل نابینا مواجه شدم که دست همدیگه رو گرفته بودن و عصا میزدن و میخواستن از سمت بیرونی باب الجواد علیه السلام به زیارت حضرت مشرف بشن
وایستادم و بهشون گفتم یدونه ویلچر هست باید صبر کنید تا یکی دیگه از همکارام بیاد که دوتا ویلچر باهم به
#زیارت مشرف بشید
یکی از همکاران عزیزم اومد و همراه هم مشرف شدیم
در راه تشرف دیدم که این دوست و همکار عزیزم خیلی با ذوق و شوق و توجه زیاد خدمت رسانی میکنه و دائم از این دو عزیز سوال میکرد که دوست دارید از کجا مشرف بشید؟ چه دعایی دوست دارید براتون بخونیم؟ و حتی وقتی به سقاخانه
#اسماعیل_طلا رسیدیم گفت آب میل دارید براتون بیاریم؟
خلاصه این زوج جوان نابینارو بردیم زیارت و مجددا برگردوندیم باب الجواد علیه السلام لب خیابان خسروی نو پیاده شون کردیم و رفتند...
وقتی رفتند از دوستم که اتفاقا متوجه شدم
#طلبه هم هست سوال کردم علت این همه توجه چی بود؟؟
ایشون یک روایتی برام نقل کرد و گفت در روایات برای انجام دهنده ی چند عمل تعبیر
#بهشت_بر_او_واجب_است ذکر شده که یکی از اونا همین خدمت و کمک رسانی به اشخاص نابیناست...
خداروشکر اون شب هم توفیق خدمت به زوار و هم خدمت به نابینا و هم شنیدن این روایت بسیار زیبا و پر مفهوم رو پیدا کردم...
پ ن : اگر در اقوام یا دوستان یا همسایه ها و هم محلی ها افراد
#نابینا یا
#معلول داریم یخورده بیشتر بهشون توجه کنیم...
👈
سَری بزنید