🔻 اربعین را میتوان اعتکاف در حرکت نامید. یک اعتکاف است بر مقام ولایت منتها در حرکت است. میتوان آن را آیین در حرکت، یا دین در حرکت، یا یک عبادت در حرکت نامید. میتوان سنت در حرکت یا تمدن در حرکت نامید. یک تمدنی است که در یک حرکت شکل میگیرد، یعنی تمدنی شکل میگیرد که اساس این تمدن، روابط بین افراد داخل آن و بیرون از خودشان است. روابطی است که در آن یک حاکمیت و نگاه تشکیلاتی حاکمیتی، قوانین و ساختار و ... دیده میشود. در جریان اربعین یک ساختار سازی بر اساس نظام «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى» میشود. در جریان اربعین روابط شکل میگیرد. هم از درون، هم نسبت به بیرون. 🔻 جریان اربعین یک جریان کاملا تبلیغی است. خود جریان اربعین یک رسانه است. خود جریان اربعین یک دین محقق عینی است. یعنی اگر میخواهید برای کسی برهان به نفع دین اقامه کنید، اگر برهان عینی و مصداقی و محسوس میخواهید اقامه کنید، او را به اربعین ببرید. پارسال (سال ۹۷) عده ای را از بعضی از کشورهای اروپایی آورده بودند، مسیحی بودند، در بین آنها از انواع رشته ها بودند، موسیقی‌دان، کارگردان سینما، کشیش مسیحی، و ... . ما با آنها در یکی از موکب ها دیدار کردیم، هرکدام از زاویه ای این جریان را زیبا تحلیل میکردند. مثلا آن کارگردان از اهالی سینما در بین آنها میگفت هر صحنه اش قابل تبدیل به فیلم بود. هر زاویه اش و هر جهتش قابل تبدیل به یک فیلم هنری کامل بود. صدها فیلم از صدها زاویه آن هم کاملا حماسی، پر جاذبه. میگفت همه اش القای معنا در قالب صورت بود. معانی در قالب صورت بهترین تجلیات را پیدا کرده بودند. 🔻 اربعین یک فرهنگ مهاجم است. یک فرهنگ مهاجم است، در عصری که فرهنگ ها مرده اند و به خاموشی رفته اند و رو به زوالند. اربعین یک فرهنگ مهاجم است. یعنی فرهنگی که به سرعت اطراف خودش را از سنخ خودش میکند. به فرهنگ مرده و فرهنگ ساکن تهاجم میکند. حتی این فرهنگ ساکن ممکن است اعتقاداتی باشد که ما در نگاه اولی از دین داشتیم. به این هم تهاجم میکند. یعنی به آن خاموشی، آن بی حالی، آن مفهومی بودن نیز تهاجم میکند. یعنی نه فقط به فرهنگ غرب به عنوان یک فرهنگ مادی گرا دارد حمله میکند، بلکه به فرهنگ مفهومی هم که فرهنگ اسلامی ولی مفهومی است، آن را هم تصحیح میکند و از سنخ خودش میکند .تعیبر مهاجم، به خاطر این است که دارد بقیه را از سنخ خودش میکند. یک فرهنگ زنده است. فرهنگ زنده اطراف خودش را از سنخ خودش میکند .به اموات کنار خودش القای حیات میکند. همه فرهنگ ها در قبال این فرهنگ میشوند فرهنگ مرده. اینقدر این فرهنگ حیاتش عالی است. اینقدر به روز است. 🔻 در کنگره حج هر کسی با خرج خودش می آید، اما در اربعین همه خرج ها با هم قاطی میشود. یعنی مهاجرین و انصار از هم پذیرایی میکنند. مهاجرین (زائرین) با آمدنشان لبیک میگویند، و انصار (موکب داران) پذیرایی میکنند . چقدر زیباست. هر چقدر تحت فشار گذاشتند، انفجار ایجاد کردند، داعش تهدید میکرد ،ولی این پررنگ تر شد. چون اساس اربعین با فداکاری است. اساس اربعین با دادن خون است. اساس اربعین جواب به «هل من ناصر ینصرنی» است. لذا دیدند جریان اربعین با خون ریزی خاموش نمیشود، پررنگ تر میشود. 🔻 جریان اربعین، شکستن فرهنگ عادت هاست. مثل ماه رمضان که فرهنگ عادت های یازده ماهه را میشکند، اربعین هم شدّت شکستن است . حرکت در یک مملکت غریب، دور شدن از مانوسات و مالوفات و کارها، همه سختی دارد، باید کارهایش را کنار بگذارد تا چند روز آنجا برود. 🔻 اربعین بی رنگ شدن همه رنگ هاست. پول دار و غیر پول دارد باید راه بروند اگر میخواهند بروند. یک مسیر است. غذاها یک جور است. اینطور نیست که به پول دار بهتر بدهند. پول آنجا ارزشی ندارد. وسط راه هر کسی هر غذایی گیرش می آید میخورد. چه پول دار باشد و چه غیر پول دار. رنگ ارزش های اعتباری شکست میخورد. این تجربه بی نظیر است. پول نماد فرهنگ امروزی است و در همه انسان ها رسوخ کرده است، حتی در دین دارها که پول ملاک است، آن جا یک دفعه پول بی ارزش میشود. کسی که برای اولین بار آنجا میرود حتی اگر نگاه دینی نداشته باشد، چه میبینید؟ ایثار، گذشت، فداکاری، بی نامی، بی تشخصی، پذیرایی، خدمت ،محبت، شوق، سیاه، سفید، پول دار، بی پول، بچه، بزرگ، زن، مرد، همه میگویند امام ،همه از محبت امام حرف میزنند. این وحدتی که در آنجا ایجاد میشود حول امام حسین (علیه السلام) است. ایجاد جریان «توحید ولایی» در جریان اربعین است. همه چیز با یک مغناطیس محک میخورد که آن مغناطیس «محبت امام» است.