🔰دیدگاه سوم: جمع بین حدیث امام جواد با روایات متواتر: برای جمع بین این روایت از امام جواد مبنی بر امکان تغییر و بداء در نشانه‌های حتمی ظهور، با روایات متعدد و مستفیض دیگر که نشانه‌های حتمی ظهور را حتمی و غیرموقوفه و غیر قابل تغییر می‌دانند، چند وجه و احتمال مطرح شده است: الف. دیدگاه علامه کورانی الف. دیدگاهی مطرح شده است که ماحصل آن چنین است: برای واژه محتوم، دو معنا، می باشد: "محتوم من الله" (از طرف خدا حتمی است) و "محتوم علی الله" (بر خدا حتمی شده است و امکان تغییر ندارد). و در این روایت امام جواد، منظور از "محتوم"، معنای اول آن، یعنی محتوم من الله مراد است. اعتقاد یهود درآفرینش جهان توضیح بیشتر اینکه: طبق گزارش قرآن، یهودیان، توهم و اعتقاد داشتند که دستان خدا، بسته است. بهودیان معتقد بودند، خدا بعد از اینکه جهان را آفرید و برخی از امور را متحقق ساخت، دیگر از تغییر آن، عاجر و ناتوان می‌شود (وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ) قرآن با رد این قول، فرمود که دستان آن ها بسته است و دست خدا باز است: (غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتان). و این تفکر یهود، در میان برخی از مسلمانان نیز نفوذ کرده بود. بنابراین گاهی تصور می‌شد که وقتی امر حتمی باشد، یعنی بر خدا هم حتمی است (محتوم علی الله)، و دیگر قابل تغییر نخواهد بود، خیر اینگونه نیست بلکه، "محتوم من الله" است، یعنی از طرف خدا حتمی است اما طبق آیه قرآن، اینگونه نیست وقتی امری از طرف خدا، حتمی شد، دیگر دست خدا بسته باشد (همانطور که یهودیان تصور میکردند) بلکه دست خدا، باز است. بنابراین این روایت امام جواد، که میفرماید امکان بداء و تغییر در سفیانی نیز می باشد، اشاره به همین ماجرا، دارد. یعنی با اینکه سفیانی، از طرف خدا، حتمی می باشد (محتوم من الله)، البته تصور نکنید که بر خدا حتمی شده است (محتوم علی الله)، خیر، اینگونه نخواهد بود و دستان خدواند باز است (يَداهُ مَبْسُوطَتان)و این قول علامه کورانی، صحیح، بنظر می‌رسد. ب. دیدگاه علامه مجلسی ب. البته میتوان بین این روایت از امام جواد علیه السلام و روایات متعدد دیگر، جور دیگری نیز جمع کرد. همانطور که علامه مجلسی می‌فرمایند: امکان دارد، مقصود از بداء در نشانه های حتمی در این روایت، به معنای بداء در خصوصیات و ویژگی‌های نشانه های حتمی، است، نه بداء در اصل وجود نشانه‌های حتمی.زیرا همانطور که گفته شد، از تقابل میان علایم موقوف و حتمی که در برخی از روایات آمده، برمي‌آيد که سفیانی و دیگر نشانه های حتمی ظهور از دایره علایم موقوف و غیر حتمی خارج است. بنابراین، حمل این نشانه های محتوم بر آنچه که احتمال بداء در آن راه دارد به نوعی وارد کردن علائم محتوم به دایره علائم موقوف و غیر حتمی است كه بر خلاف ظاهر روایات سفیانی و دیگر نشانه‌های حتمی می‌باشد، بلکه نتیجه این سخن، به نوعی موجب لغو بودن تقسیم‌بندی علائم ظهور به حتمی و غیر حتمی است. که در روایت معتبر از امام باقر، نقل شده است. در حالیکه روایات اسلامی، نشانه‌های ظهور را به دو دسته حتمی و موقوف (غیرحتمی) تقسیم کرده‌اند و حاشا که سخن بیهوده و لغوی از امام معصوم صادر شود. بنابراین میتوان گفت در علائم حتمی، بداء راه ندارد اما علائم غیر حتمی و خصوصیات علائم حتمی، ممکن است، مشمول حکم بداء شوند. البته بنظر می رسد، وجه اول و دیدگاه علامه کورانی نسبت به دیدگاه علامه مجلسی صحیح‌تر بنظر می‌رسد. البته توجه کنید که امکان تحقق بداء در علائم غیر حتمی، نه به این معنا است که اتفاق نخواهد افتاد. بلکه برعکس، به این معنا است که چون در لسان اهل بیت و در احادیث ذکر شده اند. احتمال تحقق علائم غیر حتمی مقدم است بر عدم تحقق‌شان، ولی قطعی‌الوقوع نخواهند بود. جمع‌بندی درصورت فرض پذیرش روایت موجود در کتاب الغیبۀ نعمانی (روایت منقول از امام جواد)، مبنی بر امکان تغییر و بداء در نشانه‌های حتمی ظهور، باید بین این روایت و روایات متعدد، مستفیض و متواتر دیگر -که از وقوع قطعی نشانه های حتمی ظهور گزارش می کنند- جمع کرد و بهترین وجه جمع، همان دیدگاه علامه کورانی می‌باشد 🆔@abhas313