هدایت شده از ابوقاسم
معد فیاض نویسنده کتاب بعد از ظهر سوزان از چند منظر در صدد این برآمد که ماجرای قتل عبدالمجید خویی را نقل کند. فیاض رفیق دیرینه عبدالمجید خویی بود و دیدگاه مشترکی با آقای خویی بر سر مسائل و تحولات عراق داشت. علاوه بر این در روزهای حساسی که عراق در حال عبور از آن بود آقای فیاض به همراه آقای عبدالمجید خویی وارد عراق شد و به عنوان شاهد عینی ماجرای قتل عبدالمجید خویی در بطن داستان قرار داشته است . از همه مهم تر معد فیاض یک پژوهشگر است و اینکه سال ها روزنامه نگار الشرق الاوسط بود و ماجرای قتل عبدالمجید خویی را با انگیزه تبیینی یا تحقیقی و یا انگیزه دوستی و قرابتی که با آقای خویی داشت کتابت کرد. اینجانب صرف نظر از طرفین ماجرا و عقایدی که داشته و دارند برای فهم عرصه کلی تحولات بیست سال گذشته عراق و نفوذ خزنده بعثی ها در حلقه میانی اقای مقتدی صدر پدر و پسر ،ترجمه این کتاب را ضروری دانستم. با ترجمه این کتاب یقینا بدنبال شناخت عمیق مقتدی صدر و عراق هستیم و بدون شناخت حیات سیاسی این فرد و اقداماتی که در عراق کرد نمی‌توانیم مکاتب سه گانه یعنی مکتب خویی، مکتب صدر و مکتب سیستانی را ارزیابی و تحلیل کنیم ،سه جریانی که منشاء و بنیاد تنش های سیاسی احزاب در دوران بعد از صدام شد(عبور میکنم) آقای معد فیاض به عنوان شاهد عینی ماجرا اسناد دادگاه فدرال عراق که دال بر نقش مستقیم مقتدی صدر در ترور عبدالمجید خویی بود را در کتاب آورده، نقش مقتدی صدر در قتل خوییی انقدر پذیرفته شده بود که دادگاه فدرال عراق دستور به بازداشت مقتدی صدر را صادر کرد اما بخاطر معامله های سیاسی ابراهیم جعفری و برخی شخصیت های سیاسی آن زمان که از قرار معلوم فقط منجر به رشد مقتدی صدر شد پرونده قتل خویی توسط مقتدی صدر را بایکوت کردند معد فیاض به عنوان شاهد عینی ماجرا و به عنوان کسی که در کنار خویی بود این کتاب را نوشته و در این کتاب در قالب رمان جنایی حادثه ترور را به صورت شفاف بیان کرده و نقش مستقیم مقتدی صدر در این ترور و همچنین اقدامات دادگاه فدرال را بیان کرده است ما در ترجمه به دنبال تایید یا رد یا طرفداری از یکی از طرفین نیستیم هدف صرفا بازخوانی تاریخ است تا بتوانیم روانشناسی دقیقی از مقتدی صدر و اطرافیان وی داشته باشیم ابوقاسم