🔴تحلیل آقای برندز تحلیلگر و استاد دانشگاه جانز هاپکینز درباره جنگ اوکراین و نقش ایران و چین و کره شمالی مشابه جنگ جهانی دوم ⬅️«وقایع اخیر در خاورمیانه نشان داد که چطور رژیمی با اقتصاد ضعیف مانند جمهوری اسلامی می‌تواند نیروهای نیابتی پرورش دهد که قادر باشند منطقه را دچار آشوب و هرج‌و‌مرج کنند» ⬅️«جهان امروز بیش از آنکه تصور می‌کنیم شبیه دهه ۱۹۳۰ شده است». هال برندز می‌نویسد اکنون نیز مانند آن دوران توازن قدرت در حال تغییر و روابط میان کشورهای اقتدارگرا مستحکم‌تر، و درگیری‌های منطقه‌ای درهم‌تنیده‌تر شده است. دموکراسی‌ها از بیرون و درون در معرض تهدید قرار دارند و آمریکا بار دیگر جذب دکترینی شده است که در پوشش «اول آمریکا» در پی یکجانبه‌گرایی و صرفه‌جویی است. ⬅️برندز در ادامه می‌نویسد البته به‌دلیل ثباتی که قدرت آمریکا و متحدانش ایجاد کرده‌اند، سیستم بین‌المللی فعلی مستحکم‌تر از سیستمی به نظر می‌رسد که در دهه ۱۹۳۰ فرو ریخت. ⬅️بنابراین، فروپاشی فاجعه‌بار نظم جهانی شاید بعید به نظر برسد. اما برای کسانی که در دهه ۱۹۳۰ زندگی می‌کردند نیز بعید به نظر می‌رسید انباشت فشارهای آن دهه به وقایع هولناکی که رخ داد منجر شود. ⬅️برندز با اشاره به تشابه‌های نمادین میان اکنون و دوره پیش از جنگ جهانی دوم، می‌نویسد چین نئوتوتالیتر از اردوگاه‌های کار اجباری برای سرکوب در سطح گسترده استفاده می‌کند؛ روسیه نئوفاشیست جنگ کشورگشایانه شبه‌نسل‌کشی به راه انداخته است؛ تروریست‌های تحت حمایت جمهوری اسلامی حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ را صورت دادند که مرگبارترین روز پس از هولوکاست برای یهودیان بود. ⬅️به عقیده برندز، امروز مانند دوره پیش از جنگ جهانی دوم چند بازیگر که در حلقه‌ای ناخوشایند و بی‌ثبات‌کننده گرد هم آمده‌اند نظام حاکم را از چند جبهه‌ به چالش کشیده‌‌اند. ⬅️او در ادامه می‌افزاید درس اولی که می‌شود از جنگ جهانی دوم گرفت این است که نظم جهانی ممکن است به‌سرعت و در ابعادی ویرانگر فرو بریزد. فروپاشی نظم منطقه‌ای بحرانی ایجاد کرد که دامن‌گیر امنیت جهان شد. ⬅️رژیم‌هایی نشات‌گرفته از ایدئولوژی‌های خشن در پی بی‌شرمانه‌ترین و هولناک‌ترین اشغالگری‌های تاریخ بودند. اما با اینکه رهبران دموکرات جهان می‌دانستند بادهای نامساعد می‌وزد، کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد به چنین طوفان سهمگینی تبدیل خواهد شد. ⬅️برندز توضیح می‌دهد شاید چنین فاجعه‌ای در عصر ما ممکن نباشد‌ــ شاید پیشرفت و رفاهی که جهان پس از سال ۱۹۴۵ به دست آورده تغییرناپذیر باشد. با وجود این، نشانه‌های هشداردهنده رو به افزایش است. ⬅️رفتار روسیه در اوکراین از سال ۲۰۱۴ به این سو نشان داده است چطور آنچه به‌صورت تهاجمی محدود به یک منطقه محل مناقشه آغاز می‌شود ممکن است به تلاشی برای حذف کامل یک کشور تبدیل شود. ⬅️وقایع اخیر در خاورمیانه یادآوری می‌کند که چطور حتی یک رژیم تجدیدنظرطلب با اقتصاد ضعیف مانند جمهوری اسلامی می‌تواند نیروهای نیابتی پرورش دهد که قادر باشند منطقه را دچار آشوب و هرج‌و‌مرج کنند. در شرق آسیا، چین مشغول گسترش نظامی است که یک دریاسالار آمریکایی آن را «بزرگ‌ترین تجمع نیرو پس از جنگ جهانی دوم توصیف می‌کند. ⬅️برندز در ادامه می‌نویسد این کشورها در مورد تمایلشان به تغییر منطقه اطرافشان و دنیایی که ساختارش را قدرت و نفوذ آمریکا شکل داده است هیچ‌گونه پرده‌پوشی ندارند. ⬅️جمهوری اسلامی ایران، روسیه و چین از لحاظ تاریخی بیشتر رقیب بوده‌اند تا دوست. حتی امروز، چینی که در نهایت بر اوراسیا مسلط می‌شود ممکن است بیشتر تهدیدی برای روسیه و ایران باشد تا آمریکا. اما این دلیلی اطمینان‌بخش نیست، زیرا درس دوم جنگ جهانی دوم این است که حتی ائتلاف نامشخص و مبهم حکومت‌های تمامیت‌خواه‌ــ مانند آلمان نازی، امپراتوری ژاپن و ایتالیای فاشیستی‌ــ می‌تواند دنیا را به آتش بکشد. ⬅️نقطه اشتراک تجدیدنظرطلب‌های امروز از حکومت غیرلیبرال و نفرت از آمریکا فراتر نمی‌رود. همین کافی است تا همکاری با پیامدهای مهلک ایجاد کند. ⬅️نویسنده مقاله می‌افزاید روسیه با فروش هواپیماها، موشک‌ها و سامانه‌های پدافند هوایی پیشرفته‌ــ و اکنون از طریق مشارکت پنهانی در حوزه فناوری با هدف سرعت‌بخشی به گسترش توانمندی‌های حساس‌ــ ارتقای نظامی چین را تسریع کرده است. ابوقاسم