✳️ چرا رهبری کوتاه نیامدند؟! ❗️ یکی از ابعاد اصلی که متأسّفانه کمتر به آن توجّه شده، ادّعای دفاع از جمهوریّت نظام و قانون‌گرایی بود، درحالی‌که اصولاً نوک پیکان فتنه، حرکتی قانون‌ستیزانه و کودتا علیه جمهوریّت نظام به نام جمهوریّت‌خواهی بود. ❗️ دشمن دنبال آن بود که به شیوه‌های دیکتاتوری مبتنی بر زورِ درگیری‌های خیابانی و تزویر ناشی از پروپاگاندای تبلیغاتی مثل (که باورش آسان‌تر میشود) و یا کشته‌سازی‌ها (که بر تحریک عواطف استوار است و بر هیجانات می‌افزاید) و... به‌طور مشخّص، را به سازش کشد و با نفی جمهوریّت نظام، اساس اسلامیّت را هم فروپاشد؛ زیرا به فرموده‌ی رهبر انقلاب، اسلامیّت نظام بدون جمهوریّت، بی‌معنا است و وقتی تیرشان به سنگ خورد و مشاهده کردند که ایستادگی بر پایِ جمهوریّت نظام ریشه در اسلامیّت نظام دارد، پرده‌ها را کنار زدند و فریاد برآوردند که «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است». ⁉️ فلذا بیشترین و سنگین‌ترین فشاری که به آقا ‌آورده شد این بود که رهبر انقلاب، قانون را بر اساس منویّات سیاسی عدّه‌ای زیر پا گذارند و با ابطال آراء مردم، جمهوریّت نظام را وتو کنند. عین تعبیر معنادار ایشان در جلسه با نمایندگان ستادهای چهارگانه‌ی نامزدهای انتخابات در روز سه‌شنبه ۲۶ خرداد ۸۸ چنین بود: «ابطال، یعنی زدن توی دهن مردم؛ چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق رأی دادند، من بگویم شما غلط کردید رأی دادید؛ چنین چیزی مگر ممکن است؟ مطلقاً من این را قبول نخواهم کرد.».