دومین امام شیعیان
امام حسن مجتبی کنیه ابومُحَمَّد
اَبامُحَمَّدلقب(ها)اَلْمُجْتَبیٰ، اَلسَّیِّد، سَیِّدُ شَبابِ أهلِ الْجَنَّة، اَلزَّکیّ، اَلتَّقیّ، اَلسِّبط، اَلطَیِّب، اَلْوَزیر، اَلْقائِم، اَلْأمین، اَلْبَرّ، اَلزّاهِد، اَلْأمیر، اَلْحُجَّة، اَلْکَفیّ، اَلْوَلیّ، سِبطِ اَکبَر، سبطِ اَوَّل، سبطِ نَبیّ، رَیْحانَةُ النَّبیّ، کَریمُ أهلِ الْبَیت
زادروز۱۵ رمضان ۳ هجری قمری زادگاه مدینه درگذشت۷ یا ۲۸ صفر ۵۰ هجری قمری مدفن قبرستان بقیع، مدینه پدرعلی بن ابیطالب مادرفاطمه زهرا
همسر(ان)جعده بنت اشعث، امّبشیر بنت عقبة بن عمرو، خوله بنت منظور بن زبّان، حفصه نوادهٔ ابوبکر، امّاسحاق بنت طلحه، هند بنت سهیل بن عمرو
فرزند(ان)زید، حسن، طلحه، عمرو،قاسم، ابوبکر، عبدالرحمن، حسین اثرم، عبدالله، امالحسین، امّعبدالله، فاطمه، رقیه، امسلمه طول عمرپیش از امامت ۳۷ سال
سال ۳ تا ۴۰ هجری قمری
دوران امامت ۱۰ سال
سال ۴۰ تا ۵۰ هجری قمری
امام حسن هفت سال آغازین زندگیش را با پدربزرگش، پیامبر(ص)، سپری کرد. فرموده هایی از پیامبر مانند: «حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند» نقل شدهاست. مهمترین رویداد روزگار کودکی حسن شرکت در رویداد مباهله و نامیده شدن به عبارت «ابناءَنا» در آیهٔ مباهله است. در دورانخلافت علی بن ابیطالب، حسن در رکاب پدرش بود و او را در جنگها همراهی میکرد.
پس از شهادت امام علی بن ابیطالب در ۲۱ رمضان ۴۰ ه.ق/۲۸ ژانویهٔ ۶۶۱ م، مردم جهت بیعت با امام حسن روانه شدند. امام به منبر رفته و خطبهای خواند که دربارهٔ شرایط جامعه بود، نه دعوتی برای بیعت.
عبدالله بن عباس،مردم را به بیعت با امام حسن فراخواند. امام سخنرانیای کرد و در آن از شایستگی پدر و خاندانش و ارتباط صمیمی خود با پیامبر یاد کرد؛ و شرط قبول خلافت از جانب خویش را، اطاعت همگانی از دستورها و تصمیماتش عنوان نمود. از بیعتکنندگان تعهد گرفته شد که با هر که با امام جنگ میکند جنگیده و با کسی که با وی به صلح باشد، صلح کنند.
در میان بیعتکنندگان، اهالی شام — که تحت نفوذ معاویه بودند — جای نداشتند. سرانجام معاویه با سپاهی به فرماندهی عبدالله بن عامر به سوی مدائن راه افتاد. امام حسن با اطلاع از اوضاع، با مردم برای آمادگی جهت جنگ سخن گفت. امام حسن به نخیله رفته و همراه با فرماندهان سپاهش از جمله قیس بن سعد انصاری،معقل بن قیس ریاحی، زیاد بن صعصعه تمیمی به گردآوری نیرو پرداخت. در ساباط اختلافی در سپاه رخ داد و امام برای رفع آن خطبهای ایراد کرد تا سپاهیان را برانگیزاند، امام از آنان نومید شده و زخم خورده و اموالش غارت شده بود و در سپاه استقامت برای نبرد نمیدید، چه اینکه بسیاری از آنان درگیر تعصبات قبیلهای بودند و بزرگانشان برای همراهی به معاویه نامه نوشته بودند. در چنین شرایطی امام چارهای ندید جز اینکه برای جلوگیری از خونریزی و حفظ جان مردم و امت اسلامی، صلح را بپذیرد و به این نتیجه رسید که اگر با معاویه وارد جنگ شود، یارانش وی را رها کرده و به او کمک نخواهند کرد؛ بنابراین در صلح امام با معاویه، عمل نادرستی رخ نداده و امام بنا به اضطرار به صلح با معاویه وادار شد
.
امام حسن در مفاد صلح نامه عمل به قرآن و سنت پیامبر ، عدم تعیین جانشین از سوی معاویه برای خود، ایجاد امنیت همگانی، و عدم تهدید امام و هیچیک از یارانش در آشکار و نهان را اعمال کرد. سرانجام با تصریح شروط امام، عهدنامه در انتهای نیمهٔ نخست سال ۴۱ ه.ق میان طرفین به امضا رسید.
نام او «حَسَن» صفتی بهمعنای «خوبی و نیکوئی» است. بنا به برخی روایات اهل سنت، امام علی مایل بود نام وی را «حَمزه»، «جَعفَر» یا «حَرْب» بگذارد، اما پیامبر، اسم حسن را بر وی گذاشت. به روایت ابنبابویه، امام علی فرمودند پیش از پیامبر اقدام به نامگذاری نمیکند اما اعلام کرد که نام «حرب» را میپسندد. پیامبر او را حسن نام نهاد. در برخی احادیث، نامگذاری حسن به الهامی الهی نسبت داده شده و نیز گفته شده که نامهای «حسن» و «حسین»، دو نام بهشتی هستند که پیش از اسلام میان اعراب وجود نداشتهاست.[ برخی از نامهای او که پیامبر بر وی نهاد، با نام حسین وجه مشترک دارد، مانند اینکه نام «حسن» همسنگ نام «شَبَّر» یا در روایاتی «جُهْر» -نامِ قرینِ «شُبَیْر» - پسر هارون است؛ یا سَیِّدُ شَبابِ أهلِالْجَنَّة که این نام سبب شهرت عام وی به «سیّد» نیز شدهاست. «مُجتَبیٰ» از دیگر نامهایی است که پیامبر بر وی نهاد؛ این نام در نزد شیعیان بسیار مشهور است. مجتبی اسم مفعول از «جَبا یَجْبو» و بهمعنای برگزیده است؛ شهرت این نام چنان است که گاه در منابعی مانند مصباح المتهجد شیخ طوسی و الفضائل شاذان بن جبرئیل، علی بن ابیطالب با کنیهٔ «ابوالحسن المجتبی» خوانده شدهاست. نکتهٔ جالب توجه آن است که پیشتر این نام از سوی پیامبر به علی بن ابیطالب اطلاق شده بود، اما کاربرد گستردهٔ آن برای