📚 پايی که جا ماند نويسنده: سيد ناصر حسينی پور سوره مهر : «تاکنون هيچ کتابي نخوانده و هيچ سخني نشنيده‌ام که صحنه‌هاي اسارت مردان ما در چنگال نامردمانِ بعثي عراق را، آن چنان که در اين کتاب است به تصوير کشيده باشد. اين يک روايتِ استثنائي از حوادث تکان‌دهنده‌اي است که از سويي صبر و پايداري و عظمت روحي جوانمردانِ ما را، و از سويي ديگر پسَتي و خباثت و قساوت نظاميان و گماشتگان صدام را، جزء به جزء و کلمه به کلمه در برابر چشم و دل خواننده مي‌گذارد و او را مبهوت مي‌کند. احساس خواننده، از يک سو: شگفتي و تحسين و احساس عزت است، و از سوي ديگر: غم و خشم و نفرت. ۹۱/۶/۲ از رفقا شنيدم که به شوخي از سيد ناصر پرسيده‌اند چرا شهيد نشده است و او رندانه جواب داده بود: چون به دو چيز دل بسته بودم؛ يکي دوربين ديده‌بانيم و ديگري يادداشت‌هاي روزانه‌ام. اين کتاب هشتصد صفحه‌اي خاطرات روزانه يک اسير قطع عضو ايراني است. اين کتاب مقاومتِ صد و نوزده شهيد را در يک محاصره و جنگ تمام‌عيار در جزيره مجنون نشان مي‌دهد. اين کتاب در حقيقت تصويري است از سرگذشت نامه يک نيروي اطلاعات و عمليات که لو رفته است و گوشه اي از سرگذشت‌نامه اسراي مجروح ايراني است در زندان‌هاي مخفي عراق و در بيمارستان الرشيد بغداد.