۱۰۶ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍   2⃣بخش دوم 🔸️محبت شهید به برادران 👤مهران حسینی، استان سمنان هفت-هشت سالی بود که با تعدادی از فیلمبرداران و دوستانم در صداوسیما، برای پوشش خبری به کشور عراق می‌رفتیم تا حضور میلیونی عاشقان حسینی و محبان اهل‌‌بیت(ع) را در اربعین حسینی به تصویر بکشیم. به‌خواست خداوند متعال و لطف ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام) هر سال این کار را به بهترین شکل خبررسانی می‌‌کردیم. در اربعین سال ۱۳۹۸ به‌علت شرایط آب‌وهوایی عراق، مریض شدم. دوستانم من را به درمانگاه حشدالشعبی عراق بردند. پزشک به زبان فارسی مسلط نبود و مریضی‌ام را متوجه نشد. آمپولی را تجویز کرد و حالم قدری بهتر شد. بعد از اینکه به ایران برگشتم، یک ماهی طول کشید که متوجه شدم کلیه‌‌هایم درد گرفته و هر روز درد آن بیشتر می‌‌شود. به پزشک مراجعه کردم. بعد از عکس‌برداری و آزمایش‌های متعدد متوجه شدم جفت کلیه‌‌هایم آسیب دیده و به‌طور کلی از کار افتاده است و کبد من هم فقط 7% امید به درمان دارد. پس از پرس‌وجو دربارۀ چرایی این مریضی، پزشکان گفتند اثر آن آمپولی است که در کشور عراق تجویز شده است. به پزشک متخصصی در تهران مراجعه کردم. گفت کبد شما را درمان می‌‌کنم، ولی کلیه‌‌هایت از کار افتاده و هیچ کاری از دستم برنمی‌‌آید... 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯