#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت شصت و دوم
❇️ عهدشکنی طلحه و زبیر
🔸طلحه و زبیر به دنبال سهم خواهی از حکومت
🔻[ در جریان اولین تقسیم بیتالمال، که طلحه و زبیر ناامید از امتیازات خاص شده بودند با نقشه دیگری (طرح محرومیت هایشان در دوران عثمان) به سراغ من آمدند و درخواست واگذاری استانداری کوفه و بصره را به خودشان داشتند. من به آنان گفتم: ]
🔻نظر من این است که شما نزد من بمانید. من به وجود شما در کنار خودم افتخار می کنم و دوری شما موجب نگرانی و ناراحتی من خواهد بود!
❇️ دو شاخصه مهم یک مسئول
🔻[ با اصرار آن دو به آنها یادآور شدم: ]
به آنچه خدا برای شما قرار داده است، راضی باشید تا من تصمیم بگیرم. البته بدانید که من در حکومت و امانتی که به من سپرده شده است، به کسی از اصحابم مسئولیت نمیدهم، مگر اینکه از دینداری و امانتداری او اطمینان داشته باشم و باطنش را بشناسم.
❇️ طلحه و زبیر به دنبال توطئه برای کسب قدرت
🔻[ طلحه و زبیر برای من پیامی فرستادند و از تغییر نظر خود و زمینهسازیهایی که برای حکومت من کرده بودند ( از قبیل: شوراندن مردم علیه عثمان، کشته شدن او، پیشتازی خود در بیعت، ترغیب مردم و بزرگان عرب برای بیعت، سختیهایی که در این راه متحمل شده بودند) سخن گفتند و اینکه به هیچ یک از آرزوهای خود نرسیده بودند و شِکوِه از اینکه به جای آنها، به امثال مالکاشترها میدان داده بودم! به پیامآور گفتم: ]
🔻بازگرد و از طلحه و زبیر بپرس که چه چیزی آنها را راضی می کند؟
[ او برگشت و گفت: آنها استانداری کوفه و بصره را میخواهند. پاسخ دادم: ]
🔻نه. به خدا سوگند! اگر درخواست آنها را اجابت کنم، نابسامانی شروع، فساد گسترش، بر شهرها از اطراف هجوم می آورند و امنیت مردم تهدید می شود. و در ادامه به آیه ۸۳ سوره قصص استناد کردم و آنها را از مکر و نیرنگ برحذر داشتم.
" تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ؛
این سرای ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﻛﺴﺎنی قرار میدهیم که اراده برتریجویی در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک برای پرهیزکاران است".
❇️ طلحه و زبیر، شیفتگان قدرت و حکومت!
🔻[ عبداللهبنعباس نیز که میدانست مشکل طلحه و زبیر چیست و آن دو علاقمند به داشتن مقامی هستند، به من گفت: بهتر است بصره را به زبیر و کوفه را به طلحه واگذار کنی، تا آن دو از جَوسازی علیه تو دست بردارند! خندیدم و به او گفتم: ]
🔻چه میگویی؟! در شهرهای کوفه و بصره نیروهای فراوان و اموال گستردهای وجود دارد. اگر طلحه و زبیر به زمامداری ان دو شهر برسند، افراد سفیه و نادان را به سوی خود جلب میکنند و اشخاص ضعیف و ناتوان را آزار میدهند و با توانگران و قدرتمندان سازش خواهند کرد.
🔻اگر قرار بود کسی را به سبب رساندن نفع یا داشتن ضرر، به کار حکومت بگمارم، معاویه را بر شام میگماشتم و اگر نبود آنچه از این دو تن مشاهده کردم و نیز حرص و ولعشان برای رسیدن به ریاست و قدرت، شاید درباره آنها تصمیم دیگری میگرفتم و مسئولیتی برایشان در نظر میگرفتم.
منابع:
۱. قرآنکریم، سوره قصص، آیه۸۳
۲. شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۱۶
۳. الإمامة والسیاسة، ج۱، ص۷۱
۴. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۰
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی