✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و بیست و پنجم ❇️ هدایت لشکریان [ قبل از آغاز جنگ فرصت‌هایی برای گفت‌و‌گو با سپاهیان پیش می‌آمد و به اصحاب و یارانم تذکراتی می‌دادم در یکی از این فرصت‌ها به حقوق متقابل امام و امّت پرداختم و به آنان گفتم: ] 🔻اما بعد، به راستی که خداوند متعال برای من به گردن شما حقی قرار داده و از سوی دیگر، شما نیز نظیر همان حق را به گردن من دارید. حقی که من بر شما دارم به دلیل حاکمیت و ولایت من بر شما و همچنین به سبب مقام و منزلتی است که خداوند در میان شما به من بخشیده است... 🔸بزرگ‌ترین حقوق متقابل رهبر و مردم 🔻از دیگر حقوق الهی که خداوند بر مردم واجب کرده، حقوقی است که در ارتباط مردم با یکدیگر قرارداده و این حقوق نیز متقابل است؛ یعنی برای هر کس که حقی قائل شده، در مقابل حقوقی نیز بر عهده وی گذاشته است که باید درباره دیگران رعایت کند و این حقوق در ارتباط با یکدیگر معنا پیدا می‌کند و واجب می‌شود. 🔻یکی از آن حقوق، بلکه بزرگ‌ترین آن، حق ولی و رهبر جامعه بر عهده مردم و حق مردم بر عهده ولی و سرپرست است و این همان واجبی است که خداوند متعال برای حاکمان و مردم مقرر ساخته است تا رعایت آن تضمین کننده نظام‌مندی جامعه و صمیمیت مردم و حاکمان باشد و زمینه عزّت و سربلندی دین و استحکام روابط اجتماعی را فراهم آورد. 🔸ثمرات نصرت ولی حق 🔻پس، مردم و امورشان اصلاح نمی‌شوند مگر زمانی که رهبرشان صالح باشد و ولی جامعه و رهبران نمی‌توانند اصلاح‌گری کنند، مگر اینکه مردم در یاری و اطاعت از او استقامت و ایستادگی داشته باشند. پس هر گاه مردم و جامعه حقّ ولی و رهبر را اداء کردند و ولی حقّ مردم را اداء نمود، حق و حقیقت در میان آنان عزیز و ارزشمند شده، قواعد و راهکارهای دین در جامعه برپا می‌گردد، ساختارهای عدالت و نشانه‌های عدل و درستکاری برپا می‌شود، سنّت‌های اسلام ناب محمدی مانند خون تازه در رگهای جامعه جاری می‌گردد و در اثر آن روزگار اصلاح شده و امیدها برای پایداری حکومت عدل الهی زیاد می‌گردد و دشمنان از نابود کردن آن مأیوس می شوند. 🔸عواقب عدم نصرت ولی حق 🔻اما اگر مردم بر ولی و رهبر جامعه غلبه کرده و از فرمان او سرپیچی کنند یا اگر ولی به مردم فخر فروشد و به آنان ستم کند، اختلاف کلمه پیش می‌آید، طمع‌‌های باطل ظهور و بروز می‌یابد، بدعت‌گذاری در دین فراوان می‌شود، نمادهای والای دین مغفول واقع می‌شود، هوا و هوس بر جامعه سایه می‌افکند، نشانه‌های دین به تعطیلی کشیده می‌شود، بیماری‌های نفسانی رو به ازدیاد می‌گذارد و کار به جایی می‌رسد که کسی از تعطیل شدن حدود الهی احساس نگرانی نمی‌کند، ریشه‌دار شدن باطل‌های بزرگ در جامعه موجب آزردگی خاطر کسی نمی‌شود و نتیجه این می‌شود که خوبانِ جامعه خوار شوند، افراد پست و حقیر ارج و منزلت یابند، شهرها رو به ویرانی بگذارند و مجازات سخت خداوند درباره بندگان قطعی شود. 🔻پس ای مردم، بشتابید برای یاری کردن یکدیگر در مسیر فرمان‌برداری از خداوند بزرگ و قیام برای عدالتی که خواست پروردگار است و وفاداری به پیمانی که با خدا بسته‌اید و انصاف‌ورزیدن درباره همه حقوق الهی که بر عهده شما قرار دارد؛ زیرا بندگان خدا بیش از هر چیزی نیازمند همکاری صمیمی با یکدیگر و خیرخواهی در حق هم در این زمینه‌ها هستند... 🔻از همگان برای برپایی حق استمداد می‌شود؛ حتی از کسانی که موقعیت درخور توجهی ندارند و مردم با دیده حقارت به آنان می‌نگرند و امید به یاری‌رسانی آنها ندارند! و البته از کسانی که وضعیت برتری دارند و از نعمت‌های بیشتری برخوردارند، انتظار بیشتری برای یاری حق می‌رود و همه مردم، از کوچک و بزرگ، در نیازمندی به درگاه خداوند بزرگ، یکسان‌اند. 📚منابع: ۱. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...