✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و پنجاه‌ و‌ سوم ❇️ ورود به کوفه 🔹توقف‌خوارج در آستانهٔ شهر کوفه! [ قبل از ورود به شهر کوفه، به گروهی از خوارج برخوردیم که در کنار شهر اجتماع کرده و حاضر به رفتن به منازلشان نبودند. در جمع آنان سخنرانی‌کردم: ] 🔻پروردگارا، در موقعیتی قرار گرفته‌ایم که هر کسی در آن به حقیقت برسد، فردای قیامت نیز سعادتمند و سربلند خواهد‌ بود و هر کسی گرفتار تردید باشد یا ادعای باطل کند، فردای قیامت نیز کور و گمراه‌تر می‌ماند. شما را به خدا سوگند، آیا به‌ یاد دارید آن هنگامی که اهل شام قرآن‌ها را بلند کردند و شما گفتید ما دعوت آنان به کتاب خدا را می‌پذیریم و به آنان پاسخ مثبت می‌دهیم؟! 🔻به شما گفتم: من آنان را بهتر از شما می‌شناسم. آنان اهل دین و اهل قرآن نیستند. من با آنان بزرگ شده‌ام و از کودکی تا بزرگ‌سالی آنان را کاملاً می‌شناسم. آنان در موقع کودکی بدترین کودکان بودند و در بزرگ‌سالی نیز بدترین‌ها هستند. شما به‌ راه حق خویش برگردید و در راه راستی که قدم برمی‌داشتید، ادامهٔ مسیر دهید. آنان قرآن‌ها را برای حیله و نیرنگ بر سر نیزه‌ها کرده‌اند. ولی شما نظر مرا رد کردید و سخنم را نپذیرفتید و گفتید: نه، چنین نیست. پیشنهاد آنان را قبول می‌کنیم. من نیز به شما گفتم: این سخنان مرا به خاطر بسپارید و فراموش نکنید شما هستید که به مخالفت با من اقدام می‌کنید! 🔻هنگامی که شما به چیزی جز نوشتن عهدنامه راضی نشدید، من با داوران شرط کردم که آنچه قرآن زنده کرده، زنده بدارند و آنچه قرآن از بین برده‌است، از بین ببرند. اکنون نیز اگر طبق نظر قرآن قضاوت کنند، ما حق نداریم با حکم کسی که مطابق دستور قرآن عمل کرده‌است، مخالفت کنیم؛ اما اگر برخلاف قرآن نظر دادند، از حکم آنها برائت می‌جوییم. [ برخی از آنان سؤال کردند: به ما پاسخ بده آیا از عدالت است که مردان دربارهٔ خون مردم قضاوت کنند؟ پاسخ دادم: ] 🔻ما مردان را حکومت نداده‌ایم؛ بلکه قرآن را به حٓکمیت پذیرفته‌ایم. قرآن خطی است که نگارش یافته و میان دو جلد قرار گرفته‌است. خود سخن نمی‌گوید؛ بلکه مردان با توجه به آیات آن سخن می‌گویند. [ آنان پرسیدند: دربارهٔ مدت معیّن توضیح بده. چرا بین خود و آنان مدت زمانی را تعیین کردی؟ گفتم: ] 🔻برای آنکه جاهل یاد گیرد و دانا ثبات قدم پیدا کند؛ بدان امید که خدا در این مدت بین امت را اصلاح فرماید. اکنون وارد شهر شوید. خداوند شما را مشمول رحمت خویش قرار دهد. 🔹هواپرستی؛ سرآغاز رویش‌ فتنه‌ها [ با رسیدن به کوفه خطبه‌‌ای ایراد کردم و در بخشی از آن به مردم گفتم: ] 🔻همانا آغاز پیدایش فتنه‌ها، هواپرستی و پیروی از خواست‌های نفسانی و بدعت‌گذاری در احکام الهی است.این بدعت‌ها بر خلاف کتاب خداست و به وسیلهٔ آن‌ها گروهی بر گروه دیگر سلطه می‌یابند و برای ترویج آن بدعت‌ها، یکدیگر را یاری می‌دهند. 🔻پس اگر باطل با حق نمی‌آمیخت، بر جویندگان حق پنهان نمی‌ماند و اگر حق از باطل متمایز می‌گشت، زبان معاندان قطع می‌شد؛ ولی همواره پاره‌ای از حق و پاره‌ای از باطل را می‌گیرند و درهم می‌آمیزند و آنجاست که شیطان بر دوستان خود چیره می‌شود و تنها کسانی نجات می‌یابند که الطاف الهی شامل حالشان شده‌ باشد. 📚منابع: ۱. الإرشاد، ج۱، ص۲۷۰ ۲. نهج‌البلاغه، کلام۵۰، ص۸۸ ۳. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۱ ۴. کافی، ج۱، ص۵۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...