سلام شب نیمه شعبان سال 92 بودکه شوهرم سکته قلبی کرد من خودم دانشجو بودم قرار بود شب خونه دوستم بخوابم چون فردا امتحان داشتیم از قضا مهمان گیر دوستم اومد و من به همسرم زنگ زدم وگفتم بیدارباش شاید من بیام خونه. همسرم همون موقع درد داشت و به من چیزی نگفت و منتظرمن بود وقتی اومدم خونه ازشدت درد سریع به بیمارستان بردمش واونجا گفتن سکته کرده و بعد از چند دقیقه گفتن که تموم کرده باورتون نمیشه توشب تولدامام زمان وقتی که همه شادوخندان بودن من با داد و فریاد امام زمان رو صدا زدم ازبس داد زدم خودم بیهوش شدم و در عالم بیهوشی یا شایدم در عالم هوشیاری کسیو دیدم که گفت... ...