5⃣ شدت وابستگی انسان بدنیا. مهمترین عامل ترس از مرگ همین است؛ انسان از فقدان و فنا همواره در گریز بوده است؛ حالا در سرنوشت حتمی پیش رو باید با همه وابستگی هایش وداع کند. باید با مال و فرزند و ملک و مقام و... برای همیشه خدا حافظی کند. پر واضح است که هر چه این وابستگی شدت بیشتری داشته باشد دل کندن از دنیا هم با اکراه بیشتری توأمان است. مثالی که یکم ضعیفه ولی میتواند شاهدی بر این ادعا باشد: چسب رو اگر به کف دست یا پیشانی بزنیم جداکردنش بسیار آسان است؛ اما وقتی به جایی از بدن که موی بیشتری دارد بزنیم جدا کردنش بسیار سخت است و با درد همراه خواهد بود! انسانی که با قدرت به مال و ملک و بچه و ... چسبیده وقتی بداند که یک عاملی بنام مرگ قرار است او را برای همیشه از آنها جدا کند؛ حق دارد که از مرگ بترسد و از او گریزان باشد! اما گریز از چی و تا به کی؟!