همه یک شکل و یک لباس دیدم بغل دستم هم زن است! خودم را جمع کردم و فکر کردم اشتباهی سوار شده ام. این اتوبوس کارمندان است . اتوبوس نگه داشت و ، یکدفعه همه مرد شدند . 🌿با اینکه بنا نداشتم پیش شیخ ( مرحوم ) بروم ولی از ماشین که پیاده شدم رفتم پیش مرحوم شیخ رجبعلی ، قبل از اینکه من حرفی بزنم شیخ فرمود: ! ! بعد گفت : وقت مردن هر کس به هر چه توجه دارد همان جلوی چشمش مجسم می شود ، ولی باعث نجات می شود. چقدر خوب است که انسان محو جمال خدا شود تا ببیند آنچه دیگران نمی بینند ، و بشنود آنچه دیگران نمی شنوند. 📚کیمیای محبت 🤲 🌱 @adventt