💠تفسیر عجیب صوفیه از عرش
🔸صوفیه همچون دیگر فرقههای باطنگرا به تأویل قرآن پرداختهاند. آنها در تفسیر بیش از هر چیز بر دل خود اتکا دارند و آن را محل الهام و استقرار علم الهی میدانند.
🔹 ابوسعید به تبع باطنگرایی که اقتضای مشرب صوفیانه است، اشتیاق وافری به تأویل آیات قرآن برخلاف ظاهر دارد. تأویل او از آیات گاه به معنایی کاملاً متفاوت و متضاد میانجامد.
👈در نمونهای از این تفاسیر آمده است: «از شیخ سؤال کرد که ای شیخ! در این آیت که "الرحمن علی العرش استوی" چه گویی؟ شیخ ما گفت: در میهنه پیرزنان باشند که یاد دارند که خدای بود و هیچ جای عرش نبود». [1] از سخن ابوسعید چنین بر میآید که عرش و کرسی مصداق بیرونی ندارد.
🔻این تفسیر با سیاق آیه و آرای اهل تفسیر منافات دارد. در احادیث و تفاسیر برای عرش مصادیقی ذکر شده است که در تفسیر نمونه آمده است: «مجموعه جهان هستی است که تخت حکومت او محسوب میشود».[2]
📚 پی نوشت
[1]. محمد بن منور، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، تصحیح و تنظیم شفیعی کدکنی محمدرضا، ناشر آگاه، تهران، 1376، ص 229
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1387، ج 13، ص 160.
#نقد_تصوف
#تفسیر_به_رأی
#ابوالخیر
عضویت در کانال👇
🔰
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰