قرآن احیاگرى در قلمرو تکوین و تشریع را یکى از صفات و اسماى حق معرفى مى‏کند مانند «یخرج الحى من المیت‏» یا «و یحیى الارض بعد موتها» یا «و جعلنا من الماء کل شى‏ء حى‏» ، اما احیاگرى حضرت حق، جلت عظمته، در جامعه بشرى از طریق پیامبران صورت گرفت. آنان از ادیان پیشین تحریف‏زدایى کردند و معارف نوینى بر معارف آنان افزودند. به عبارت دیگر، آنان براى احیاى بشریت‏به احیاى ادیان پیشین پرداختند. قرآن هدف عمده پیامبر اکرم (ص) را دمیدن روح حیات به جامعه معرفى کرده است: «یا ایها الذین امنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم; (1) اى کسانى که ایمان آورده‏اید، خداى و پیامبر را پاسخ دهید آنگاه که شما را به چیزى فرامى‏خوانند که زنده‏تان مى‏سازد» . بدیهى است که با دین زنده و احیا شده مى‏توان جامعه را زنده کرد. این سنت پس از رحلت آن حضرت نیز با اصل استمرار ولایت فکرى و معنوى ائمه اطهار (ع) ادامه یافت. در عهد زمامدارى یزید بدعتها و آفات فکرى و دینى به اوج خود رسیده بود و مى‏رفت که خورشید اسلام نبوى در پشت ابرهاى سیاه حاکمیت اموى پنهان گردد که امام حسین (ع) با گفتار و کردار خود به احیاى آن قد برافراشت. اصل احیاگرى پس از شهادت آن حضرت نیز به عنوان اساسى‏ترین رکن در سنت گفتارى و کردارى اهل بیت (ع) تبلور یافت. 1) انفال: 24. @aeenejan_tb eitaa.com/aeenejan_tb