🔹مرحوم سیّد تمام مدّت تحصیل اجاره نشین بوده حتى پس از مرجعیت هم مدتى اجاره نشین بوده و بعد خانه ملکى خریده است. درباره دشواریها و گرفتاریهاى اجاره نشینى خود مى فرمود: 🔹(منزلى را در آخر بازار سلطانى اجاره کرده بودیم مدتى گذشت نتوانستیم اجاره آن را بپردازیم. چند بار صاحب خانه به ما اخطار کرد تا این که یک روز با صراحت گفت: اگر تا امروز ظهر اجاره را ندادید اثاثیه تان را کنار خیابان مى ریزم. این را گفت و رفت. متحیّر شدم چه کنم؟ به منزل رفتم و جریان را به همسرم گفتم. 🔹ایشان گفت: من هنوز یک قطعه دیگر طلا دارم ببرید بفروشید و مشکل را حل کنید. با شرمندگى به ایشان گفتم: من همه طلاهاى شما را فروختم و خرج امرار معاش کردم این یکى باشد مال خودتان. 🔹گفت: آقا آبروى شما از همه چیز بالاتر است. خلاصه با اصرار همسرم طلا را گرفتم و با عجله وارد بازار شدم و موفق شدم در آخرین مغازه اى که هنوز نبسته بود طلا را بفروشم که او هم بى انصافى کرد و کم تر از معمول خرید و من هم آن مبلغ را به صاحب خانه دادم و قضیّه حل شد.) 🔹این قضیه را براى ما نقل مى کرد تا آن گذشته ها را به یاد بیاوریم. ❇️مصاحبه با حضرت آیت اللّه مروّج/مجله حوزه سال 1379 شماره 98 📸آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني(قدسره) 🆔 @Najmolhoda_ir