2⃣ چه کردند مردم با این علی ؟!
همان علی ای که معدن حلم و بردباری بود، دیگر طاقت نیاورد که شکایتش از مردم را به قیامت و نزد خدا واگذار کند!😭
دلش خون شد و سرانجام شکایت آنان را در همین دنیا به پیامبر کرد....
خودش میگوید: همان گونه که نشسته بودم، خواب چشمانم را ربود، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را دیدم، پس گفتم ای رسول خدا، از امّت تو چه تلخیها دیدم و از لجبازی و دشمنی آنها چه کشیدم!
پیامبر (ص) فرمود: علی جان! نفرینشان کن.😡
🤔حال ، علی میخواهد نفرین کند، یعنی چه خواهد گفت؟
در مقابل این همه بدی، چگونه تلافی میکند؟🤔
علی خورشید است، اما مردمی که لایق خورشید نباشند، لایق ظلمت و تباهی اند !
🙏 دست به دعا برداشت که: "خدایا! بهتر از آنان را به من بده و به جای من، بدتر از من را بر آنها مسلّط گردان."
یعنی خدایا، دیگر علی را پیش خودت ببر ، این مردم لیاقت خورشید ندارند، بگذار زیر چکمه اشرار و در ظلمت نفاق و بدعهدی شان بمانند !