قسمت اول ✅ بعضی از ایمان‌ها، ایمان‌های عاریه‌ای است، سست است. خیلی از مقدّس‌ها هم بودند که در یک صحنه‌هایی سست شدند. 👈 معروف که در مشهد است، البتّه خدا رحمت کند مرحوم شیخ بهائی، نمی‌دانم به چه صورت بوده است،‌ به ایشان خیلی اعتماد داشته است، خیلی توصیه داشته است. لذا زمان شاه عبّاس این قبر را خیلی مرمّت کردند.   👌 به هر حال معروف بوده است که زاهد مقدّسی بود، از اصحاب امیر المؤمنین بود؛ اصلیّت او برای کوفه هم بود. ربیع ابن خثیم کوفی از اصحاب حضرت امیر (ع) بود در جنگ صفین... آدم مقدّسی بود، برای خود قبر کنده بود، زاهدی بود، گاهی موقع‌ها در آن قبر می‌رفت و می‌خوابید بعد مثلاً به یاد این می‌افتاد که ما دیگر الآن مرده‌ایم، بعد درخواست می‌کرد که خدایا می‌شود یک فرصت دیگر به من بدهی که به زندگی برگردم؛ 👌می‌خواهم این مقدّس گیری او را ببینید. بعد آن آیه را می‌خواند که «رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ»بعضی‌ها به خدا می گویند خدایا ما را برگردان که در دنیا کاری انجام دهیم، آن‌جا جواب می‌شنوند «کَلاَّ» دیگر جای برگشت نیست. این آیه را می‌خواند، بعد می‌گفت: امّا خدا به تو یک فرصت دیگر داد بلند شو، بعد از قبر بلند می‌شد، یک چنین آدم مقدّسی بود!! 👇👇👇👇👇👇