: منتظران مهدی از سویی باور دارند که چتر عدالت و احسان خداوند بر همگان گسترده است، از سویی دیگر، معتقدند خداوند صبر می کند تا در زمانی نامعلوم و در انتهای تاریخ، ساکنانِ بخت یارِ زمین را نجات دهد. اگر چنین است آن گاه میلیارد، میلیارد آدمیانی که در پهنه‌ی جغرافیا و در طول تاریخ زاده شدند، رنج کشیدند و رفتند، چه می شود؟ آیا آنان حق نجات نداشتند؟ به علاوه خود خدا در سوره رعد آیه ۱۱ میگه: "خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند." باورمندان به منجی آخرالزمانی، باورشان را با سخنی به این صراحت از سوی خداوند، چگونه سازگار می کنند؟ این باور که، خدا تغییر احوال و سرنوشت آدمیان به خودشان نهاده است، چگونه با نجات بخشی که از آن سوی آسمان تجلی می‌کند، سازگار است؟ ✅ پاسخ شبهه : این گونه شبهات ناشی از فهم عامیانه و سطحی از مهدویت است. اگر نویسنده لااقل یک کتاب علمی در این مورد مطالعه کرده بود، اینطور «عرض خود را نمی‌برد و زحمت ما نمی‌داشت» توضیح اینکه نویسنده میگوید طبق آیات قرآنی، سرنوشت انسان به دست خود انسان هاست، این درست و دقیقا خود این حرف علت غیبت امام زمان و محرومیت میلیاردها انسانی است که طعم عدالت مهدوی را نچشیده اند. یعنی منجی زمانی خواهد آمد که جامعه انسانی، آمادگی پذیرش عدالتِ فراگیرِ الهیِ حضرت مهدی را پیدا کرده و عملا در جهت آن حرکت کرده باشد. بنابراین منجی الهی نه به شکل اعجازآمیز، که با همراهی توده های مردم، ظلم را ریشه کن و عدالت راستین را به طالبان آن هدیه می دهد. معدود انسانهایی که قبل از آمادگی جهانی انقلاب مهدی، حقیقتا عدالت خواه بوده اند، طبق قانون ، فرصت بازگشت به زندگی در آن دوران طلایی را خواهند داشت. در حقیقت نویسنده اگر به سر و ته کلام خود دقت بیشتری می‌کرد، پیدا کردن جواب کار سختی نبود.