کارل گوستاو یونگ، روانشناس سوئیسی، تعبیر جالبی از انسانِ خوشحال دارد که بسیار از تعریفِ عادی و معمولِ خوشحالی فاصله دارد. بر اساس این تعریف، خوشحال بودن یعنی: ✅توانمندی بالای ما در شکیبایی و استقامت در برابر سختی‌ها. ✅خوشحالی یعنی اطمینانی درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و مرگ جزء لاینفک زندگی است، اما هیچ‌کدام از آنها نمی‌تواند مرا از پا بیاندازد. ✅خوشحالی یعنی میل به زندگی علی‌رغم علم به فانی بودنِ همه چیز. خوشحالی یعنی در سختی‌ها لبخند زدن. ✅خوشحالی یعنی آگاهی از توانمندی بزرگ ما برای به دوش کشیدنِ مشکلات. ✅خوشحالی یعنی بعد از هر زمین خوردن همچنان بتوانیم بلند شویم، بعد از هر گریه همچنان بتوانیم بخندیم و لبخند بر لبِ دیگر همنوعان بیاوریم. ✅خوشحالی یعنی حضورِ کاملِ ما در هستی. خوشحالی یعنی همچون رود جاری بودن و در حرکت بودن، عبور کردن و به عظمتی بی‌پایان چشم دوختن. ✅خوشحالی یعنی توانایی ما به گفتنِ یک آری بزرگ به زندگی. خوشحالی یعنی ادامه دادن!