. آدم ها بايد ياد بگيرند غرق در فرعيات نشوند؛مي آيند كتاب بخوانند تا در روابط فردي و كاري موفق شوند اصل يا يادشان مي رود و فقط غرق در مطالعه مي شوند! با هم وارد رابطه مي شوند و غرق در حاشيه و كل كل مي شوند... افراط و تفريط را بريزيم دور مطالعه روزانه يك ربع هم كفايت مي كند،رابطه عاطفي ديدنش حتي ماهي يك بار هم كافيست خفه مي كنيم خودمان را در حاشيه مسير بگذاريد مثالي بزنم : از تهران تا شمال ٣ ساعت راه است؛ولي اگر هر ١ ربع توقف كنيم ٨ ساعته هم به مسير نمي رسيم! هدف بگذاريم و به سرعت مسيرمان متهعد شويم!!! تعهد و الزام يعني واجبات! واجب چيست؟ مثلا مي توانيد بگوييد كار داشتم و دو هفته است فرصت نكردم آب و غذا بخورم؟! نه نمي شود! واجبات زندگي تان را پيدا كنيد و از حواشي فاصله بگيريد!! بگذازيد بگويند فٌلاني در مسير دستيابي به اهدافش مانند بلدوزري ويران گر است!!! نه منفعلي مانند پرچمي شٌل كه باد از هر سمت آيد به آن سمت مي رود.. با قدرت در مسير بهورزي بريم💪🏻