#باید_بدانیم
🔥 آنچه در سقیفه گذشت... ❸ | قسمت قبل
🟤 مشاجرهٔ مهاجرین و أنصار
در حالی که قریش مشغول آماده کردن برنامه های خود بودند، سعی انصار بر آن بود که قضایا افشا نشود و به همین دلیل، در پشت پرده مشغول برنامه ریزی بودند. آنان تلاش میکردند تا قبل از قریش کاندیدای خود را اعلام کنند.
ابوبکر، عُمَر و ابوعبیده در پشت پرده، تصمیمات خود را گرفته بودند که ناگهان از جلسه فوق سرّی انصار باخبر شدند. عُوَیم بن ساعدة و مَعْن بن عَدِیّ که از انصار بوده، جزو طرفداران ابوبکر و از دشمنان سرسخت سعد بن عباده عباده به شمار میرفتند، خبر را به ابوبکر رساندند و ابوبکر در حالی که از این خبر مبهوت بود، فورا به همراه عُمَر و سالم مولی ابوحُذَیفه و گروهی از مهاجرین خود را به سقیفه رساندند. (1)
👈🏽چون جلسه فوق سرّی بود و کسی انتظار ورود آنان را نداشت، در را برای آنان باز نکردند. ابوبکر و همراهانش هجوم بردند و در را شکسته و به زور وارد جلسه شدند❗️سعد بن عباده، از این که قریش با تمام دبیر هایش آمده بود، تعجب کرد.
مورخین اهل تسنن در باره ورود ابوبکر، عُمَر و مهاجرین به سقیفه، نوشتند:
"عُمَر از جلسه انصار با خبر شد. به طرف خانه پیامبر صلی الله علیه وآله آمد. حضرت علی علیه السلام مشغول غسل و کفن پیامبر بود و ابوبکر در خانه اش بود که عمر به دنبال ابوبکر فرستاد و او را از تصمیم انصار آگاه کرد. به سرعت به طرف سقیفه رفتند. در بین راه ابوعبیده جراح و عاصم بن عدي و عویم بن ساعده به آنان ملحق شدند و وارد سقیفه شدند (2)
🔻 عُمَر که میترسید ابوبکر از گفتن بعضی حرف ها کوتاهی کند، خواست صحبت را شروع کند و کار را برای ابوبکر آماده کند. از سمتی ابوبکر نیز میدانست که عمر تند و خشن حرف می زند و اگر حرفی بزند کار را خراب میکند، لذا به او اجازه صحبت نداد و گفت: آرام بگیر، به حرف های من گوش بده و بعد، آن چه به نظرت رسید، بگو.(3)
ابوبکر سخن را آغاز کرد و گفت:
ان شاء الله ادامه دارد...
📚 منابع:
1. النص والإجتهاد صفحه ۱۸
2. تاریخ الامم و الملوك جلد ۳ صفحه ۲۱۹
3. شرح نهج البلاغه ابن ابالحديد جلد ۶ صفحه۷
لعنت الله علی القوم الظالمین الی قیام یوم الدین 👊