اسناد دقیق
#مطهری
#جنگ_ایران
مدح کذب عمر_بن_خطاب لعنت الله علیه
واما
انتخابهای عمربن خطاب:
🔴 انتخاب مغیره بن شعبه
ابن عبدربه در اوایل کتاب العقد الفرید ذیل عنوان اختیار السلطان لاهل عمله به این سند تاریخی اشاره میکند؛ هنگامی که خلیفه جور تصمیم گرفت برای شهر کوفه فرماندار جدیدی (بهجای عمار یاسر) برگزیند، دچار سرگردانی شد و گفت: اگر فرد با تقوایی را بر کار بگمارم، او را ضعیف پندارد؛ اگر فرد توانمندی را حاکم کنم، او را تبهکار مینامند! در این لحظه مغیره بن شعبه گفت: پرهیزکاری فرد ضعیف برای خودش میماند و ناتونیاش در اداره امور گریبان تو را میگیرد؛ در حالی که کاردانی فرد توانمند به سود تو و گناهانش هم به حساب خود او است. خلیفه گفت: راست میگویی! تو همان فرد توانایی هستی که در عین حال تبهکار هم میباشی، به سوی مردم کوفه روانه شو.
بدین ترتیب خلیفه قائل به ترجیح فرد توانای فاجر بر دیگران، جهت اداره امور مسلمین گردید و مغیره بن شعبه ـ که در هنگام فرماندای بصره به زشتترین گناهان آلوده شده بود ـ را به فرمانداری کوفه گمارد.
اسناد تاریخی نشان میدهند که ابوبکر لعنت الله علیه نیز تابع همین سیاست بوده است:
🔴انتخاب خالد بن ولید
ابوبکر ملعون درباره خالد بن ولید ملعون نیز همین گونه عمل کرد و با وجود ارتکاب زشتترین جنایات به دست خالد،
او را فرمانده لشکر شام ساخته و وصیت کرد تا خالد پس از بازگشتن از شام، به حکومتداری عراق بازگردد.
🔴 انتخاب عمرو بن عاص
همچنین خلیفه اول امور فلسطین را به عمروعاص سپرد و خلیفه دوم او را به استانداری مصر منسوب نمود؛ در حالی که خودش ضمن نامهای او را العاصی ابن العاصی خطاب کرد.
جالبتر این جا است که اهل سنت نقل میکنند که خلیفه دوم گفت: هر که فرد فاجری را به کار گیرد در حالی که میداند تبهکار است، همانند خود اوست.
❤️خورد وخوراک خلیفه جور عمربن خطاب:
نگاهی به خوراک خلیفه نیز نشانگر خلاف این ادعا است که میگوید: در غذا چندان قناعت داشت که هیچکس دوست نداشت یک لقمه از طعام خاص او بخورد.! گاه شکمش از گرسنگی صدا میکرد.!
🔴در حالی که اسناد تاریخی نشان میدهند:
الف) مردی به عمر گفت: چاق شدهای. عمر در پاسخ گفت: چرا نشوم، حال آن که من در میان زنانی هستم که جز پر کردن شکم من تلاشی ندارند.
جالبتر آن که چاقی خلیفه در حالی است که او دیگری را به همین دلیل سرزنش میکند.
خلیفه عمر ملعون مردی را دید که هنگام راه رفتن ـ به علت چاقیاش ـ نفس نفس میزد. از او پرسید: این چه حالی است؟ مرد پاسخ دارد: این برکتی از جانب خداوند است. خلیفه گفت: بلکه عذابی از سوی خدا است که تو را بدان عذاب مینماید.
ب) راوی میگوید: نوبت شام در منزل عمر بن خطاب بودم؛ نان و گوشت میخورد و...
ج) ابن عباس نقل میکند: در اوایل حکومت عمر بر او وارد شدم، برای او ظرفی شامل یک صاع خرما آورده شد. مرا دعوت به خوردن نمود، من یک دانه خرما خوردم و او شروع به خوردن کرد و تا آخرش را خورد؛ سپس از کوزهای که نزد او بود نوشید و بر متکائی تکیه داد و دراز کشید.
د) عبدالله بن عمر نقل میکند که پدرم را در حالی دیدم که دهانش آب افتاده بود. پرسیدم: در چه حالی؟ گفت: ملخ سرخ شده میل دارم.
آیا عمربن خطاب، برای مسلمین در سادگی و بیتکلفی و بی رغبی در مظاهر دنیا، خوب بود
کذب محضست این حرف طبق تواریخ
چگونه دیگران با وانمود کردن
اکاذیب کتب اهل سنت
مدح عمر ملعون میکنند در حالیکهکتب اهل سنت پرست از ذم و نحسی عمر بن الخطاب لعنت الله علیه
چنانچه حتی ضمن انتقاد از شیوه حکمرانی خلیفه دوم، اظهار شده؛ و بدین طریق اساس آریستوکراسی (حکومت اشرافی) عربی را علیرغم زهد و تقوای! شخصی بنیان نهاد!
پاسخ این سؤال را باید در روحیات مردمی جستجو کرد که زهد امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را در دوران حکومت ایشان از نزدیک مشاهده نمودند.
مردم
پیشوایی میخواستند که فامیل خود را بر مردم چیره نسازد و رفاهمندیش لبریز نکند، اما (در عین حال) بر مردم نیز چندان سخت نگیرد و بر رفاه نکوهششان ننماید؛ و
مولانا❤️علی بن ابیطالب (علیهالسلام) (از این لحاظ) چنین کسی نبود.و عدالت محض داشت
مردم اگر چه مراتب فضل و پرهیزکاری و دانش حضرت علی (علیهالسلام) را میشناختند، این نکته را هم خوب میدانستند که او (بر خلاف عمر) میان عرب و عجم تفاوتی نمینهد و از کمترین گناه درنمیگذرد و هیچ حدی را تعطیل نمیکند و از تهدید کسی 👇
نمیهراسد و جز به معیارها و امتیازات الهی توجه ندارد
واما منابع مطالب تا اینجا👇🔴