🔰 📍 📙 محَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْن‏ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ أَبِي يَزِيدَ وَ ثَعْلَبَةَ وَ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ بَعْضِ مَنْ رَوَاهُ ▪️عنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: الِانْقِبَاضُ مِنَ النَّاسِ مَكْسَبَةٌ لِلْعَدَاوَةِ. 🖌ترجمه: 🔸امام باقر یا صادق علیهما السلام می فرمایند: دوری گزیدن از (و یا ترشرویی کردن با) مردم مایه ی دشمنی و عداوت است. ⚜️شرح: برخی از محققین و مترجمین (الانقباض من الناس) را به معنای ترشرویی با مردم ترجمه کرده اند (برای مثال رج شود به ترجمه ی کمره ای از کافی)، به نظر صاحب وسائل نیز که بیان می دارد (وَ تَقَدَّمَ مَا يَدُلُّ عَلَى ذَلِكَ وَ يَأْتِي مَا يَدُلُّ عَلَيْهِ) نیز همین معنی را برداشت کرده است، چرا که در گذشته در باب خوشرویی با مردم احادیثی ذکر کرده و در آینده نیز در ابواب 30 و 107 نیز روایاتی در باره ی خشرویی ذکر خواهد کرد. در لغت نامه انقباض با این معنی ذکر نشده است، انقباض چنانچه در فارسی به کار می بریم به معنای جمع شدن است، در نتیجه لغت دانان (انقبض عن القوم) را به معنای جمع کردن خود و کناره گیری کردن از قوم معنی می کنند، البته بایستی دقت کرد که در کتب لغت (انقباض) با (عن) متعددی شده است ولی در روایت محل بحث با (من) متعددی شده است. صاحب مجمع البحرین ظاهرا به این نکته التفات داشته فلذا اصلا روایت را با (عن) ذکر می کند و آن را به معنای کناره گیری می گیرد. (و الانْقِبَاضُ: خلاف الانبساط. و منه‏ الْحَدِيثُ" الِانْقِبَاضُ عَنِ النَّاسِ مَكْسَبَةٌ لِلْعَدَاوَةِ" يعني من خالط ثم ينقبض عنهم و عن مخالطتهم لا لعلة فقد كسب العداوة) در نتیجه معنای روایت از منظر ایشان چنین است که اگر کسی ابتداء با مردم اختلاط و رفت و آمد داشته باشد سپس بدون علت از ایشان کناره گیری کند، چنین کاری مایه ی دشمنی است. آنچه به نظر می رسد این است، صحیح در اینجا همان معنای دوم از عبارت است ولی روایت را نبایست همانند صاحب مجمع البحرین ترجمه کرد. توضیح آنکه ابن ابی الحدید در ج20،ص286 از شرحش بر نهج البلاغة، در حکم منسوبه به مولی امیرالمومنین علیه السلام (در حکمت 272) حدیثی را ذکر کرده است: الانقباض من الناس مكسبة للعداوة و الانبساط مجلبة لقرين السوء فكن بين المنقبض و المسترسل فإن خير الأمور أوساطها. معنای انقباض در اینجا با توجه به مقابل آن انبساط و بخش پایانی روایت به آسانی قابل فهم است، و مراد از روایت آن است که انسان در مواجهه ی بامردم نه بایستی آنچنان گرم و صمیمی باشد (منبسط و به قول امروزی ها باز) باشد تا هر کسی جلب او شود، چرا که احتمالش هست که دوست بد و قرین سوئی نیز جلب او شده و برایش ایجاد مزاحمت و دردسر کند، و همچنین نبایست آنچنان گوشه گیر و کناره گیر باشد که کسی با او در نیامیزد بلکه خیر الأمور أوسط آن است. 📚 وسائل الشیعة، کتاب الحج، أبواب أحکام العشرة و السفر و الحضر، بَابُ بَابُ كَرَاهَةِ الِانْقِبَاضِ مِنَ النَّاس‏، به نقل از کافی ج2، ص 638 💠 https://eitaa.com/ahadith_ejtemai