4_5974523061783761959.mp3
3.87M
آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم تا برفتی ز برم صورت بی‌جان بودم نه فراموشی ام از ذکر تو خاموش نشاند که در اندیشه ی اوصاف تو حیران بودم بی تو در دامن گلزار نخفتم یک شب که نه در بادیه ی خار مغیلان بودم زنده می‌کرد مرا دم به دم امید وصال ور نه دور از نظرت کشته ی هجران بودم به تولای تو در آتش محنت چو خلیل گوییا در چمن لاله و ریحان بودم تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم سعدی از جورفراقت همه روزاین میگفت عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم "سعدی" 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال 🍀🌸 بزرگترین کانال آهنگ مازندرانی در ایتا👌