ادامه
#حفظ_موضوعی۱۸
تفسیر
خدای متعال در این آیات به ذكر اين حقيقت مىپردازد كه امتحان يك سنت هميشگى و جاودانى الهى است، امتحان مخصوص شما جمعيت مسلمانان نيست، سنتى است كه در تمام امتهاى پيشين جارى بوده است.
🌼 مىفرمايد:" ما كسانى را كه قبل از آنها بودند آزمايش كرديم " ( وَ لَقَدْ فَتَنَّا اَلَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ). آنها را نيز در كورههاى سخت امتحان افكنديم، آنها نيز همچون شما در فشار دشمنان بيرحم و جاهل و بيخبر و متعصب و لجوج قرار داشتند، هميشه ميدان امتحان باز بوده و گروهى در اين ميدان شركت داشتهاند.
🍃 بايد هم، چنين باشد چرا كه در مقام ادعا هر كس مىتواند خود را برترين مؤمن، بالاترين مجاهد، و فداكارترين انسان معرفى كند، بايد وزن و قيمت و ارزش اين ادعاها از طريق آزمون روشن شود، بايد معلوم گردد تا چه اندازه نيات درونى و آمادگیهاى روحى با اين گفتهها هماهنگ يا ناهماهنگ است؟
آرى" بايد خدا بداند چه كسانى راست مىگويند، و چه كسانى دروغگو هستند" ( فَلَيَعْلَمَنَّ اَللّٰهُ اَلَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ اَلْكٰاذِبِينَ ).
🔺بديهى است خدا همه اينها را مىداند، حتى قبل از خلقت انسانها، منظور از علم در اينجا همان تحقق عينى مسائل و وجود خارجى آنها است، و به تعبير ديگر ظهور آثار و شواهد عملى است، يعنى بايد علم خدا در باره اين گروه عملا در خارج پياده شود، و تحقق عينى يابد، و هر كس آنچه را در درون دارد بيرون ريزد، اين است معنى "علم" هنگامى كه در اينگونه موارد در مورد خداوند به كار مىرود. دليل اين مساله نيز روشن است زيرا نيات درونى و صفات باطنى تا در عمل انسان تحقق و عينيت پيدا نكند ثواب و جزا و كيفر مفهوم ندارد. آزمايش براى تحقق بخشيدن به نيات و صفات درونى است.
🔻 و به عبارت ديگر اين عالم همچون يك "دانشگاه" يا يك "مزرعه" است (اين تشبيهات در متون احاديث اسلامى وارد شده) برنامه اين است كه در دانشگاه استعدادها شكوفا گردد، لياقتها پرورش يابد، و آنچه در مرحله "قوه" است به "فعليت" برسد.
بايد در اين مزرعه نهاد بذرها ظاهر گردد، و از درون آنها جوانهها بيرون آيد، جوانهها سر از خاك بردارند، پرورش يابند، نهال كوچكى شوند و سرانجام درختى تنومند و بارور، و اين امور هرگز بدون آزمايش و امتحان ممكن نيست.
و از اينجا مىفهميم كه آزمايشهاى الهى نه براى شناخت افراد است، بلكه براى پرورش و شكوفايى استعدادها است.
🔻🔻بنا بر اين اگر ما آزمايش مىكنيم براى كشف مجهولى است، اما اگر خداوند آزمايش مىكند براى كشف مجهول نيست كه علمش به همه چيز احاطه دارد بلكه براى پرورش استعدادها و به فعليت رسانيدن قوهها است.
✅نكته:
👈 آزمونها در چهرههاى مختلف گرچه بيان عموميت امتحان براى تمام اقوام و جمعيتها، اثر سازنده بسيار قابل ملاحظهاى براى مؤمنان مكه كه در آن روز در اقليت شديدى بودند داشت و توجه به اين واقعيت آنها را در مقابل دشمنان، سخت مقاوم و شكيبا مىكرد، ولى اين منحصر به مؤمنان مكه نبود بلكه هر گروه و جمعيتى به نوعى در اين سنت الهى شريك و سهيماند و امتحانات خداوند در چهرههاى گوناگون به سراغ آنها مىآيد.
👈گروهى در محيطهايى قرار مىگيرند كه از هر نظر آلوده است، وسوسههاى فساد از هر طرف آنها را احاطه مىكند، امتحان بزرگ آنها اين است كه در چنين جو و شرائطى همرنگ محيط نشوند و اصالت و پاكى خود را حفظ كنند.
👈گروهى در فشار محروميتها قرار مىگيرند، در حالى كه مىبينند اگر حاضر به معاوضه كردن سرمايههاى اصيل وجود خود باشند، فقر و محروميت به سرعت درهم مىشكند، اما به بهاى از دست دادن ايمان و تقوا و آزادگى و عزت و شرف، و همين آزمون آنها است.
👈گروهى ديگر بر عكس غرق در نعمت مىشوند و امكانات مادى از هر نظر در اختيارشان قرار مىگيرد، آيا در چنين شرائطى، قيام به وظيفه شكر نعمت مىكنند؟ يا غرق در غفلت و غرور و خودخواهى و خودبينى، غرق در لذات و شهوات و بيگانگى از جامعه و از خويشتن مىشوند؟!
👈گروهى - همچون غرب و شرقزدههاى عصر ما - با كشورهايى روبرو مىشوند كه در عين دورى از خدا و فضيلت و اخلاق، از تمدن مادى خيرهكنندهاى بهرهمندند و رفاه اجتماعى قابل ملاحظهاى دارند، در اينجا جاذبه نيرومند مرموزى آنها را به سوى اين نوع زندگى مىكشاند كه به قيمت زير پا نهادن همه اصولى كه به آن اعتقاد دارند و به قيمت تن دادن به ذلت وابستگى چنان زندگى را براى خود و جامعه خويش فراهم سازند، اين نيز يك نوع آزمون است.
☝️مصيبتها، درد و رنجها، جنگ و نزاعها، قحطى و گرانى و تورم، حكومتهاى خودكامه، كه انسانها را به بردگى و اسارت خود دعوت مىكنند و آنها را به تسليم در برابر برنامههاى طاغوتى خود فرا مىخوانند،