، یک داستان إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلها... ﺍﮔﺮ ﻧﻴﻜﻲ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﻜﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﺪ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺪﻱ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺪﻱ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﺪ... (اسراء/٧) 🔹🔸🔹 مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره مى‌گرفت و او آن را به یکى از بقالى‌های شهر مى‌فروخت. آن زن کره‌ها را به صورت توپ‌های یک کیلویى درمی‌آورد. روزى مرد بقال به اندازه‌ی کره‌ها شک کرد و تصمیم گرفت آن‌ها را وزن کند. نتیجه‌ی این تصمیم، به شدّت او را عصبی کرد. اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. 😡 روز بعد با عصبانیت به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى‌خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى‌فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. 😡 مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازو نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم. تمام این کره‌ها با اندازه‌ای که خودت تعیین کرده بودی به تو فروخته شده است! 😐 https://eitaa.com/ahlalquran