انجمن حجتیّه و ساواک فریب خوردگی ساواک ( ۲) راجع به آغاز فعالیت انجمن علیه بهاییت به دو روایت می توان اشاره نمود، که هر یک با موضوع ارتباطی دارد: ۱- حرکت اجتماعی مقدماتی آگاهی آقای حلبی از متون بهایی او را نگران می کند چون بر اساس پیش بینی متون بهایی، بهاییان می بایست سال ۱۳۳۵ شمسی کودتایی علیه شاه سامان دهند و حکومت بهایی را جانشین سلطنت کنند از اینرو از آقای فلسفی می خواهد با هماهنگی آیت الله بروجردی و شاه سخنرانی هایی علیه بهاییت ایراد کند و از رادیو نیز پخش شود. از وی می خواهد به شاه پیغام ندهد بلکه به دیدار شاه برود. آقای فلسفی هم پس از دیدار با آقای بروجردی ره و شاه سخنرانی های معروفش را بر منبر علیه بهاییت آغاز می کند و از رادیو سراسری نیز پخش می شود. تمام نقدهای آقای فلسفی مستند به مطالبی بود که آقای حلبی در اختیارش می گذاشت. 《 حاج شیخ نیز برای منبرهای مرحوم فلسفی جُنگی آماده کرد و از جمله مطالبی در باره ادعای الوهیت بهاءالله به او داد. آقای فلسفی در منبرهای خود واقعا حیثیت بهاییان را به باد داد. مثلا می گفت اعلیحضرت! ملت ایران راضی نیست که جان شما در اختیار یک بهایی باشد( طبیب مخصوص شاه، بهایی بود). آیا می دانید میرزا حسین علی چه گفته است. " لا اله الّا انا المسجون الفرید." 》( سید حسین سجادی، در سایه خورشید، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ص: ۲۶- ۲۸) منابر آقای فلسفی افکار عمومی علیه بهاییت را تهییج نمود و رفتار جمعی کم سابقه ای علیه بهاییت برانگیخت. احساسات و هیجانات گسترده ای مردم را فرا گرفت و بهاییان به پستوها خزیدند و عده ای هم از ترس از بهاییت بریدند. شاه از میانه سخنان آقای فلسفی دولت را به دخالت مستقیم، مدیریت میدان و مهار اوضاع مامور می کند. رضایی شنبه ۵ آبان ۱۴۰۳ _____________________________ قسمت چهارم تاریخ ۱۴۰۳/۰۸/۲۳ https://eitaa.com/ahlghalam