نظر نماینده مجلس راجع به فیلمهایی که دیده از جمله فیلم شهاب حسینی بند ۷👇
جشنواره فجر ۱۴۰۳ از نگاه من
علیرغم فشردگی برنامه ها و حجم زیاد کارهای روزمره، به خاطر عضویتم در کمیسیون فرهنگی مجلس تلاش کردم تا امسال تعداد زیادی از فیلمهای جشنواره فجر را ببینم.
نهایتا فرصت دیدن ۱۲ فیلم به دست آمد که به ترتیب حروف الفبا عبارت بودند از؛
۱. آبستن/ فیلمی به شدت خسته کننده و سیاه. حیف از وقتی که برای دیدنش گذاشتم. به خاطر محتوای سیاهی داشت که بعید نیست بعدا در جشنواره های خارجی جایزه بگیرد.
۲. آنتیک/ فیلمی درجه ۳ و موهن. مملو از شوخی های لوس و بی مزه. در عین حال حاوی صحنه های نمادهاین زیاد علیه بسیاری از مفاهیم دینی مثل زیارت، شفا و نذر. اگر ممیزی درست و حسابی وجود داشت چنین فیلمی نباید ساخته میشد و حتما از وزیر ارشاد این مساله را مطالبه خواهم کرد.
۳. اسفند/ یک فیلم تخصصی درباره دفاع مقدس و شخصیت شهید علی هاشمی. نقطه قوت فیلم بازی قوی بازیگران بود و نقطه ضعفش کسل کننده بودن فیلم. جا داشت حداقل ۳۰ دقیقه خلاصه تر شود.
۴. بازی را بکش/ یک فیلم معمولی با موضوع فساد و تبانی و شرط بندی در فوتبال. نقطه قوت فیلم پرداختنش به این مساله مهم روز بود اما فیلمنامه و بازی بازیگران میتوانست خیلی بهتر باشد.
۵. تاکسیدرمی/ یک فیلم طنز درباره عبدالرضا پهلوی (برادر شاه) که شروع نسبتا خوبی داشت اما هرچه جلوتر رفت خسته کننده تر شد. شاید برای نوجوانان فیلم جذابی باشد اما به نظرم حق سوژه ادا نشد.
۶. چشم بادومی/ یک فیلم نسبتا خوب و جذاب با موضوع اثرات گروه های موسیقی کره ای بر نوجوانان. جسارت عوامل فیلم برای پرداختن به این موضوع روز را تحسین کردم.
۷. رها/ یک فیلم سیاه برای نشان دادن انواع بدبختی ها؛ از خودکشی و سرقت و قتل تا دروغگویی و فریب و فقر و فاصله طبقاتی. نقطه قوت فیلم بازی قوی بازیگران خصوصا شهاب حسینی بود اما اگر اعصاب زیادی آرامی دارید و دوست دارید کمی حالتان آشفته شود این فیلم را ببینید! در سیاه بودن دست فیلمهای اصغر فرهادی را بست و اگر بعدا به خاطر این همه نکبت و کثافتی که یکجا از ایران بازنمایی کرد در جشنواره های خارجی برنده شد، اصلا تعجب نکنید.
۸. شمال از جنوب غربی/ فیلمی بسیار خوب و جذاب درباره جنایات گروهکهای ضدانقلاب در دهه ۶۰. شبیه ترین فیلم به ماجرای نیمروز ۱ و بسیار خوش ساخت. هرچند ابهامات فیلمنامه ای اش کمی تو ذوق می زد و صحنه های اکشنش بیش از حد بود اما در کل لذت بردم. به لحاظ انتخاب سوژه و پرداختن به یک موضوع مهم، فراتر از انتظارم بود.
۹. صددام/ یک فیلم طنز درباره بدلهای صدام در زمان جنگ که طنزش بسیار قوی بود اما محتوای مبتذل و اروتیکش کار را خراب کرد. اگر ابتذال فیلم نبود، میتوانست با ترجمه عربی در عراق یک فیلمهای پربیننده باشد.
۱۰. صیاد/ نقطه قوت اصلی فیلم داده های تاریخی جزیی و پژوهش قوی آن بود. هرچند انتظارم بیشتر بود اما در کل فیلم جذابی بود و توانست شخصیت قهرمانی مثل شهید صیاد را به خوبی معرفی کند.
۱۱. موسی کلیم الله/ یک اثر فاخر دیگر از ابراهیم حاتمی کیا که با ترجمه به زبانهای مختلف میتواند یک صادرات فرهنگی خوب برای سینمای ایران باشد. امیدوارم سریالش هم به همین منوال و کیفیت باشد.
۱۲. ناتور دشت/ یک فیلم خوب با بازی های قوی. یک بازنمایی رسانه ای از اتفاقی واقعی که اردیبهشت همین امسال با گم شدن یک دختربچه در گلستان رخ داده بود.
و اما جمع بندی؛
از سال ۸۸ و با شکل گیری جشنواره عمار و تاسیس سازمان اوج و ورود بیشتر نیروهای انقلابی به عرصه هنر و خصوصا سینما، در مجموع فضای فیلمهای سینمایی وضعیت بهتری به خود گرفت اما همچنان کفایت نمیکند.
تا وقتی که نیروهای انقلابی ورود به عرصه سینما را یک امر حاشیه ای و لاکچری میبینند تحولی رخ نخواهد داد. همچنان صدها سوژه ناب برای تولید آثار سینمایی وجود دارد که به خاطر کم بودن نویسندگان و کارگردانان انقلابی و کاربلد، فرصتی برای ساخت آنها به وجود نیامده. لذا راه تحول در سینما قبل از اقدامات سلبی و ممیزی، از راه افرایش تولید فیلم های خوب میگذرد.
https://eitaa.com/ahlghalam