⁉️ کوروش کبیر : مرد پارسی دروغ نگوید حتی بهنگام مرگ در جنگ پیامبر اکرم به علی (ع) : ای علی در ۳ جا دروغ نیکوست : میدان جنگ ، وعده به زنان و اصلاح بین مردم (وسایل الشیعه –ّ جلد 12) ✅پاسخ: همان‌طور که گفته شده «تفاوت دو دیدگاه» است. یکی گفته «حتی در جنگ هم دروغ نگوییم» و ظاهراً شعاری بسیار ژورنالیستی و اخلاقی به نظر می‌رسد و دیگری گفته: دروغ در جنگ جایز است. حال صرف نظر از این که آن بیان و این حدیث درست است یا خیر و چه کسانی صاحب چه دیدگاهی هستند، می‌خواهیم بدانیم کدام یک عاقلانه، حکیمانه و منطقی است. 🌴فرض می‌گیریم یک نفر ایرانی، مسلمان یا هر کس دیگری، در جنگ اسیر شده است و یا زخمی و در حال مرگ است و می‌خواهند به او تیر خلاص بزنند. حال از او سراغ اطلاعات جنگی کشورش را می‌گیرند، تعداد افراد، نقشه عملیات، محل انبار‌های مهمات، نقشه‌های جنگی و ... . او چه باید بکند؟ 🍃 راستش را بگوید؟! آیا در این جا دروغ گفتن خود نوعی از حربه‌های جنگی نیست؟ ❌به راستی کوروش خودش آنقدر ساده بود که در جنگ‌هایش نه در گفتار و نه در نقشه، طرح و رفتار جنگی دروغ نمی‌گفت؟! مثلاً نشان نمی‌داد که می‌خواهد از مقابل حمله کند، اما از راست و چپ یا حمله گازانبری نمی‌کرد؟ یعنی از چنین بلاهتی برخوردار بود؟ دروغ در وعده‌ی به زنان نمی‌تواند صحت داشته باشد و اساساً مسلمان وعده‌ی دروغ نمی‌دهد، مگر آن که دروغ حامل ضرر و زیان نبوده و فایده‌ای لازم و واجب بر آن مترتب باشد. ⚠️ به عنوان مثال: برای معالجه‌ی بیماری امیدی نیست، اما پزشک تشخیص می‌دهد که «تقویت روحیه» می‌تواند مقاومت او را بالا ببرد و یا حتی امیدی اگر چه کم برای بهبودش ایجاد نماید، وعده می‌دهد که انشاءالله تو را معالجه می‌کنم و بهبود می‌یابی. ⛔️در زندگی مشترک و در مسائل روحی و روانی نیز از این حوادث بسیار است. فرض کنید: پدری در شهرستانی وفات یافته است. دختر او [همسر] اطلاعی ندارد، اما بی‌تابی می‌کند. اگر به او خبر دهند، درجا سکته می‌کند. همسرش برای ایجاد زمان و مساعد نمود شرایط به او می‌گوید:‌ حال پدر خوب است و فردا تو را به دیدارش می‌برم. (البته فقط یک مثال برای تقریب ذهن است). 💟و همین‌طور «دروغ برای اصلاح بین مردم» نیز دروغی نیست که مفسده‌ای بر آن مترتب باشد. فرض بگیرید بین دو نفر مؤمن اختلاف شدیدی پیش آمده است و وظیفه‌ی شما «اصلاح بین ذات» یعنی رفع دشمنی کدورت بین مؤمنین است. نزد یکی از آنها می‌رود و او نزد شما به دیگری فحش و ناسزا می‌گوید. سپس نزد دومی می‌روید و از او می‌خواهید که کدورت را کنار بگذارد. او از شما می‌پرسد: آیا نزد فلانی رفتی، علیه من چیزی نگفت؟ شما چه می‌کنید؟ آیا می‌گویید: چرا اتفاقاً کلی هم فحش داد؟! لذا شاهدیم که تفاوت «حکیمانه و منطقی» بودن دو دیدگاه بسیار واضح و مبرهن است. 📚مرکز پاسخ به شبهات 🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ♨️http://eitaa.com/joinchat/2846228496C6562595520